نقدی بر تعصبات قومی در انتخابات
مازند مجلس: نمیتوان برای رسیدن به «جامعهای مدرن» تفکراتی مدرن داشت اما در بروز رفتارهای اجتماعی، عملکردهای واپسگرایانه نشان داد. از سوی دیگر پیروی کردن از ارزش های قومی و قبیلهای در زمان انتخابات عملکردی واپسگرایانه و بازگشت به برههای از تاریخ است که جامعه مدنی ایران بیش از یک قرن درتلاش برای فاصله گرفتن از آن است و بر هیچ مبنای اصولی نیز استوار نیست
اختصاصی مازند مجلس: انتخابات و مراجعه به آراء عمومی به عنوان اولین سنگ بنای دموکراسی و راهبردی جهت نیل به توسعه پایدار انسانی و قانونمداری است . در عصر حاضر به سبب رشد سریع فناوری و اطلاعات و بهم پیوستگی جوامع و دولت ها زمینه برای رشد همه جانبه ملت ها فراهم شده است. لازمه رشد همه جانبه یک کشور، توازن بین تمامی وجوه توسعه از قبیل سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی می باشد و شرط توسعه اقتصادی-اجتماعی و گسترش رفاه همگانی، رشد و توسعه سیاسی بر مبنای مشارکت همگان در تعیین سرنوشت و فراهم آوردن شرایطی برای شکل گیری دولتی پاسخگو در جهت تامین رفاه عمومی است. اما این مشارکت وتصمیم گیری همیشه و در هر مکانی از روی درایت وانتخابِ فردی نمی باشد، بطوریکه وجود تعلقات قومی و پایبندی به نظام های طایفه ای و اعتقادات خاص ایدئولوژیک در بسیاری از جوامع ، تا حدودی توانسته بر تصمیم گیری های انتخاباتی تأثیر بگذارد وآن را به سمت رسیدن به یک انتخابِ جمعی بر پایه «هویت فرهنگی خاص» سوق دهد.
تاریخ کشور ما پر از کشمکشهای قبیله ای و طایفه ای است و این وضعیت بر ذهنیت تاریخی و فرهنگ سیاسی ما اثر گذاشته است. تداوم این فرهنگ سیاسی در بعضی از شهرها و مناطق معمولاً مانع تفکر، تحلیل و تصمیم گیری درست سیاسی شده به طوری که نفع قبیله و طایفه و عشیره بر مصلحت جامعه و شهر برتری مییابد. این موضوع در جریان بحث انتخابات نمایندگی مجلس شورای اسلامی، شورای شهر و یا گزینشها و عزل و نصبهای اداری با وضوح بیشتری آشکار میشود. ماهیت فعالیت های انتخاباتی در حوزه های انتخاباتی کلان شهرها، شهرهای بزرگ و کوچک متفاوت می باشد. در شهرهای بزرگ، نقش احزاب و جناح ها در جهت دهی فعالیت ها و برنامه های انتخاباتی از جمله تبلیغات نامزدها نقش محوری و کلیدی است. رأی دهندگان در کلان شهرهایی نظیر تهران، اصفهان، مشهد و شیراز ، به برنامه ها و فهرست های معرفی شده توسط احزاب و جناح ها اقبال بیشتری نشان میدهند. بنابراین کاندیداهای مستقل و خارج از فهرست های انتخاباتی شانس بسیار کمی برای پیروزی داشته و دارند. اما بررسی رفتار رای دهندگان در حوزه های انتخاباتی دیگر نظیر شهرهای متوسط و کوچک نشان می دهد که رقابتهای منطقهای و قومی، به دلیل جغرافیای سیاسی متفاوت، نقش مهمی در انتخابات و پیروزی نامزدها ایفا نموده، به طوری که عوامل مورد اشاره نقش احزاب و جناح ها را تحت الشعاع قرار داده است.
بیگمان انتخاب بر اساس چنین نگرشی مانع برگزیدن افراد توانمند و شایسته می شود و از رشد اندیشههای خلاق جلوگیری نموده و پیامدهای سیاسی مثل فساد اداری، کاهش همبستگی اجتماعی و تنزل سطح اعتماد ملی، از بین رفتن ارزشها و هنجارهای مثبت، قانون گریزی ، توزیع ناعادلانه منابع ثروت و پیامدهای فرهنگی- اجتماعی نظیر نقض حقوق شهروندی، ایجاد نزاعهای طایفه ای و پایین آمدن سطح تحمل افراد نسبت به یکدیگر و مشکلاتی از این دست را در پی دارد.
تنها راه مبارزه با پدیده های شومی همچون قبیله گرایی و طایفه گرایی تقویت احزاب و تشکلهای مدنی است تا در سایه آن از پیامدها و آثار سوء چنین کنشگری های منفی سیاسی اجتناب نمود. احزاب سیاسی با کارکردهایی از قبیل گسترش مشارکت سیاسی، ایجاد مشروعیت ویکپارچگی ملی، مدیریت منازعات، آموزشهای سیاسی و ... میتوانند در شکل دهی جامعه مدنی موثر واقع شوند. سیاستمداران و جامعهشناسان، حزب و تشکلهای مدنی را یکی از نشانه های کشور توسعه یافته میدانند وجایگزین مناسبی برای طایفه گرایی معرفی میکنند. احزاب به دلیل نداشتن وابستگی قومی و قبیله ای برای گزینش افراد توانمند از هرگروه و قومی آزادند و می توانند افراد توانا و لایق را برای مسئولیت ها و نمایندگی مجلس انتخاب کنند . واضح است نمیتوان برای رسیدن به «جامعهای مدرن» تفکراتی مدرن داشت اما در بروز رفتارهای اجتماعی، عملکردهای واپسگرایانه نشان داد. از سوی دیگر پیروی کردن از ارزش های قومی و قبیلهای در زمان انتخابات عملکردی واپسگرایانه و بازگشت به برههای از تاریخ است که جامعه مدنی ایران بیش از یک قرن درتلاش برای فاصله گرفتن از آن است و بر هیچ مبنای اصولی نیز استوار نیست.
منبع: پایگاه اینترنتی مازند مجلس