کارزار انتخابات، 1394

پایگاه اطلاع رسانی دهمین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی

کارزار انتخابات، 1394

پایگاه اطلاع رسانی دهمین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی

پایگاه اطلاع رسانی دهمین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی حوزه انتخابیه شهرستان های قائم شهر، سوادکوه، سوادکوه شمالی، جویبار و سیمرغ

بایگانی

۷ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «انتخابات سوادکوه» ثبت شده است

تأملی بر جنبه های حقوقی نظارت شورای نگهبان در انتخابات
قربانعلی مهری متانکلائی


مفهوم نظارت بر انتخابات، موضوع اصل 99 قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، باوجود برخورداری لفظ نظارت از صراحت لازم و تفسیر شورای نگهبان از اصل مزبور، هرازگاه به ویژه در ماه ها و روزهای منتهی به انتخابات، مورد تشکیک و تردید قرار می گیرد. زدودن زنگار ابهام و تردید، بهانه ای برای نگارش این سطور است.
 تبیین و بررسی موضوع مستلزم عنایت به مراتب ذیل است:


1- معنای لغوی و اصطلاحی
آیا می توان به صرف مراجعه به کتب لغت و آگاهی یافتن از معنای لغوی الفاظ- که عمدتاً به صورت بیان شرح الاسمی1 می باشند- درصدد تعریف کلمات برآمد و همان معانی را به عنوان مقصود و مراد قانونگذار از استعمال و بکارگیری واژه ها در متن قوانین دانست؟!
بدیهی است الفاظ و واژه ها حسب مورد، ممکن است علاوه بر معنای لغوی، به تناسب بکارگیری و استعمال در علوم، حرف و صنایع، دارای معانی دیگری گردند، که از آن به «معنای اصطلاحی» تعبیر می شود. بی جهت نیست که علم اصول عهده دار بحث از حقایق لغویه، عرفیه، شرعیه، متشرعه و... بوده و در قانونگذاری نیز، بحث از حقیقت قانونیه، در مقدمات هر قانون از ضرورت های اجتناب ناپذیر است. از قدیم الایام تاکنون این امر علاوه بر علم اصول، مورد اهتمام دانشمندان در منطق، فقه، ادب، عرفان، قانونگذاری و...، بوده و هست، به گونه ای که امروزه در ابتدای هر عنوان قانونی، نخستین ماده یا مواد، اختصاص به تعریف واژه هایی دارد که قانونگذار، مقصود و مراد خود را از بکارگیری آن واژه ها در متن قانون بیان می دارد. آیا می توان پذیرفت واژه هایی نظیر: صوم، صلوه ، خمس، زکات، حج، جهاد و... در فقه، یا کلماتی مانند معرف، حجت، تمثیل، قیاس، استقراء و...، در منطق و الفاظی نظیر: اسم، فعل، حرف، مبتدا، خبر، نهاد، گزاره و... در دستورزبان، افاده همان معانی را می نمایند که کتب لغت متضمن آن است؟ اگر چنین بود چه نیازی داشت علومی مانند اصول، منطق، دستور زبان و... تدوین یابد تا به عنوان دروازه ورود به مباحث فقه، فلسفه، عرفان، ادب و... از آنها یاد گردد؟! همچنین است کاربرد و نحوه استعمال واژه نظارت در علوم گوناگون، مانند لغت، فقه و حقوق که مورد نقد و بررسی در این نوشتار قرار دارد.


2- فقه و قانون مدنی
برخی با استشهاد به کتاب شریف تحریرالوسیله و مواد مندرج در قانون مدنی2 بر این گمانند که «... در فقه اسلامی شیعه، نظارت مطرح نبود، تا اینکه عده ای براساس یک قرارداد اجتماعی، در وصیت نامه ها و وقف نامه ها نظارت بر وصیت و وقف را مطرح... این نوشته ها در وصیت نامه ها و وقف نامه ها موجب شد فقهای متأخر، این قرارداد اجتماعی را مورد بحث و بررسی قرار دهند...».
 با انصراف و قطع نظر از پرداختن به موضوع-که نیازمند مجال دیگری است- و با قبول این فرض که فقط علمای متأخر به پیروی از طرح مباحث در قراردادهای اجتماعی به بیان موضوع پرداخته اند، آیا تشکیک کنندگان، به خود زحمت داده اند تا از میان تألیفات علمای متأخر،3 صرفا با نگاهی به کتاب ملحقات عروه الوثقی- تألیف مرحوم سیدمحمد کاظم یزدی(ره)- آگاهی یابند که در افزون بر یکصد سال پیش، حداقل درخصوص وقف و وصیت که شاهد مثال اهل تشکیک است، مولفه فقیه بر این عقیده بوده اند که: «در صورت عدم تصریح به نوع نظارت ناظر، قدر متیقن در رعایت غرض واقف و مصلحت وقف، نظارت استصوابی است.»4 همچنین است در وصیت، «اگر از عبارات وصیت دانسته نشود که نظارت، استصوابی است یا اطلاعی، محمول بر استصوابی است؛ زیرا منافع موصی در این صورت بهتر رعایت می شود».5
 مضافا اینکه، چنانچه به موجب مبحث وصیت از کتاب تحریرالوسیله، نظارت در صورت مقید نبودن، حمل به اطلاعی گردد، مبحث وقف از کتاب مزبور، مصرح است به اینکه: «... ولو لم یحرز مراده، فاللازم مراعاه الامرین»6 (یعنی، هرگاه مقصود واقف قابل احراز نباشد، رعایت اطلاع و تصویب، هر دو، لازم است.)
بنابراین، در فقه و حقوق، محمول بودن واژه نظارت، بر نظارت اطلاعی، هرگز امری اجماعی و متفق علیه فقهاء و حقوقدانان نبوده، کما اینکه مستندات معروضه دلیل و شاهد بر صدق مدعاست.


3- علم اصول فقه
از مهمترین اصول لفظیه، در اصول فقه، اصل موسوم به اصاله الظهور است. آیا به موجب این اصل، نباید باور داشت لفظ عام با احتمال تخصیص، ظهور در عموم داشته و لفظ مطلق با احتمال تقیید، ظهور در اطلاق دارد؟! حال پرسش این است که لفظ نظارت از حیث مطلق بودن (اطلاق)، محمول بر استطلاعی است یا استصوابی؟
آیا اطلاق، انصراف به فرد اتم و اکمل ندارد؟ از بیان دو واژه استصواب و استطلاع، کدام معنا، مصداق و فرد اکمل نظارت می باشد؟ آیا ناظر مستطلع که صرفا مکلف است موارد خلاف را در صورت مشاهده به مرجع صالحه انعکاس دهد فرد اتم و اکمل نظارت است یا ناظر مستصوب که با اشراف و نظارت عالیه، تصمیم و اقدام او در موضوع مورد نظارت به عنوان فصل الخطاب تلقی و محسوب می گردد؟!!
عنایت اندک به مراتب فوق، شخص شاک و مردد را متقاعد خواهد نمود چنانچه در امور راجع به وصیت، وقف و قیمومت بر صغار و محجورین- که از موضوعات و موارد جزئی و ناظر بر احوال شخصیه و متوجه بر فردی از افراد جامعه است- رعایت غبطه و صلاح آنان اقتضاء دارد تا ناظر با اعمال نظارت عالیه و استصوابی، فعالیت ها و کارکردهای شخص منظور علیه اعم از متولی، وصی و قیم را تحت نظر مستقیم و عالیه خود داشته باشد، در این صورت، در امر مهم انتخابات، که به موجب موارد عدیده در قانون اساسی به ویژه اصول 6 و 177 همین قانون که مقرر می دارد: «امور کشور باید از طریق انتخابات و به اتکاء آرای عمومی اداره گردد». آیا اقتضاء ندارد، حفظ و صیانت از آراء مردم به گونه ای تضمین گردد تا شهروندان صاحب رای، بدون هرگونه دغدغه و با شور و اشتیاق و اطمینان خاطر از تاثیر آراء با حضور در پای صندوق ها، خود و همگان را مکلف به مشارکت دادن هرچه بیشتر در تعیین سرنوشت خود و کشور بدانند؟! در این صورت آیا نظارت دقیق، همه جانبه، اطمینان بخش و قاطع جز از طریق استصوابی که فرد اتم و اکمل انواع نظارت ها است، قابل اعتماد و انجام خواهد بود؟!


4- نظارت در قانون اساسی
واژه «نظارت» به تناسب موضوعات و به حسب مورد در اصول گوناگون قانون اساسی7، از جمله در اصول 99، 156، 161، 174 و 175 مورد استعمال قرار گرفت. آیا می توان واژه نظارت در قانون اساسی، به ویژه در اصول پنجگانه فوق را تماما به یک معنا دانست؟
واژه «نظارت» مندرج در اصول چهارگانه اخیر قانون اساسی، یعنی، اصول 156، 161، 174 و 175 با عنایت به احاله شدن تعیین نوع و چگونگی نظارت به قوانین عادی و ضوابط اعلامی، تماما محفوف 8به دلایل و قرائن صارفه یا معینه9 بوده، بنابراین، واژه نظارت در اصول مزبور، هر چند بدون قید استصواب یا استطلاع آمده، لکن، هیچ گاه به عنوان واژه ای مطلق محسوب نمی گردد تا تعیین نوع نظارت راجع به دستگاه های عهده دار امر نظارت، مواجه با مشکل باشد. علیهذا، قیاس بین اصول چهارگانه قانون اساسی، با اصل 99 به صرف اینکه تمامی این اصول، متضمن واژه نظارت می باشند، قیاسی است، مع الفارق، زیرا:
 یک- «نظارت بر حسن اجرای قوانین» به تبع بند(3) اصل 156 قانون اساسی و به موجب اصل 174 همین قانون، برعهده سازمان بازرسی کل کشور قرار گرفته است. کلمه «نظارت» در اصل 174 قانون اساسی، ناظر بر چگونگی نظارت سازمان مزبور، بر اجرای صحیح قوانین در دستگاه های اداری می باشد. در این خصوص باید گفت: اولا: نحوه نظارت و حدود اختیارات و وظایف سازمان به قانون عادی موکول گردید، ثانیا: رعایت اصل تفکیک قوا، مانع از دخالت بازدارنده قوا در یکدیگر می باشد که قانون اساسی از جمله اصول 75 لغایت 16 متضمن بیان این امر است. بنابراین، سازمان بازرسی کل کشور به موجب قوانین اساسی و عادی، در صورت مشاهده موارد خلاف قانون در دستگاه های اجرایی، مکلف به انعکاس آن به مراجع ذی صلاح می باشد. بدیهی است نظارت مزبور، هیچ گاه مشمول وصف استصواب نبوده و نخواهد بود.
دو- واژه «نظارت» در اصل 161 قانون اساسی که مقرر می دارد: «... به منظور نظارت بر اجرای صحیح قوانین در محاکم و...»: اولا: نحوه نظارت دیوان عالی کشور علاوه بر قانون، منوط به ضوابطی گردید که رئیس قوه قضائیه تعیین می نماید. ثانیاً: قانون اساسی در اصول 53، 63، 16، 159، 166، 167، 168 و... و قوانین عادی که مراحل دادرسی را در دادگاه های تالی و عالی که سرانجام منتهی به صدور و اجراء احکام قطعی و نهائی می گردد را به تصریح بیان نموده است. بنابراین مبرهن است که اجرای صحیح قوانین در محاکم و چگونگی نقض و ابرام احکام و قرارها و ایجاد وحدت رویه قضائی، به موجب قوانین اساسی و عادی و رویه های جاری و معمول، دلایل و قرائن کافی بر استصوابی نبودن بخش اعظم نظارت دیوان عالی کشور بر نحوه فعالیت های محاکم و مراجع قضائی بوده و می باشد. مضافا اینکه اصل 174 قانون اساسی با عنایت به احاله تعیین نحوه نظارت به قانون و ضوابط مورد نظر، نفیا یا اثباتا، متذکر تعیین نوع نظارت نگردیده تا موضوع قابلیت تطبیق و مقایسه با اصل 99 را دارا گردد.
سه- درخصوص واژه نظارت در اصل 175 قانون اساسی ناظر بر صدا و سیما، باید قائل به تفصیل شد، زیرا: اولا: نصب و عزل رئیس سازمان، با مقام رهبری است. ثانیا: تعیین نوع و چگونگی نظارت موکول به تصویب قانون عادی گردید. بنابراین «با توجه به نظارت مضاعفی که بر سازمان صدا و سیما اعمال می شود، رئیس سازمان، هم در مقابل مقام رهبری و هم در مقابل قوای سه گانه مسئول است، که در این خصوص نظارت رهبری، نظارتی استصوابی و نظارت شورای نظارت، از نوع نظارت استطلاعی می باشد. مصوبه مورخه 11370.7.1 مجمع تشخیص مصلحت نظام، تحت عنوان: «نحوه اجرای اصل 175قانون اساسی در بخش نظارت بر صدا و سیما» ناظر بر موضوع می باشد.10
نظارت موضوع اصل 99قانون اساسی:
 با مراجعه به مشروح مذاکرات تدوین قانون اساسی، نمایندگان مجلس بررسی قانون اساسی در سال 1358، با این استدلال که: «... یک مقامی که دور از مسائل اجرائی است... باید بر انتخابات نظارت کند و...
مناسب ترین مقام... شورای نگهبان است..11.» همچنین، با ملاحظه مشروح مذاکرات شورای بازنگری قانون اساسی در سال 1368، با طرح این پرسش توسط یکی از اعضاء که: «منظور از این نظارت چیست؟»21 و در مقام پاسخ برآمدن عضو پرسشگر، به این عبارت که: «... یعنی... ببینند انتخابات صحیح است یا صحیح نیست...»31 و سرانجام توضیح تکمیلی فرد دیگر از اعضای شورای بازنگری، مبنی بر اینکه: «.. مگر این نیست که شورای نگهبان صلاحیت کاندیداها را باید تایید بکند؟»41 با عنایت به عبارات فوق، آیا جز این است که نظارت شورای نگهبان به عنوان نظارت نهائی و فصل الخطاب بر تمامی مراحل انتخابات منحصر در تصویب و استصواب است؟ آیا عبارت منقول از متن مشروح مذاکرات تدوین کنندگان قانون اساسی در سال های 1358 و 1368کافی برای رفع شبهه اصحاب تردید و ابهام دربیان مفهوم و مقصود قانونگذار از نوع و نحوه نظارت شورای نگهبان بر انتخابات نمی باشد؟!
قانونگذار اساسی هنگام تصویب اصل 99، تمام مقصود و مراد خود را از مفهوم واژه نظارت، تبیین نمود تا آیندگان به بهانه سکوت، نقص، اجمال و یا تعارض در قانون، در مرحله اجرا و عمل مواجه با مشکل نگردند. از طرف دیگر، چون فصل الخطاب بودن شورای نگهبان را بر تمامی مراحل انتخابات، بین و آشکار می دید، لذا خود را مکلف به تعیین و اعلام نام، عنوان و اصطلاح شرعی و فقهی نظارت، یعنی نظارت استصوابی ندانسته بود. مضافا اینکه، بداهت و روشنی موضوع به گونه ای مبرهن می نمود که قانونگذار اساسی، حتی نحوه اجرائی شدن اصل 99 را برخلاف بسیاری از اصول دیگر منوط و مشروط به تصویب قوانین عادی ننموده است15.


شبهه ابهام
مقید نشدن واژه نظارت در اصل 99 قانون اساسی به استصوابی یا استطاعی، این شائبه را دربرخی افراد بوجود آورده بود که اقدامات شورای نگهبان در امر نظارت بر تمامی امور راجع به انتخابات که از بدو پیروزی انقلاب تاکنون به صورت تام و همه جانبه و با قطع نظر از عنوان و اصطلاح به شکل استصوابی انجام می گرفته است محل ابهام، تامل و تردید واقع و جهت قابل اعتنا؛ و موجه جلوه دادن شائبه، مبادرت به بسترسازی در جامعه گردد.


تفسیر اصل 99
شورای نگهبان با علم به مراتب فوق و در راستای تبیین و تفصیل بیشتر به موضوع و جلوگیری از دامن زده شدن شائبه و خاتمه بخشیدن به مناقشات و مشاجرات صرفا لفظی، نظر تفسیری خود را در قالب عباراتی کوتاه، مبنی بر اینکه: «نظارت مذکور در اصل 99 قانون اساسی، استصوابی است و شامل تمام مراحل اجرائی انتخابات از جمله تأیید و رد صلاحیت کاندیداها می شود.»61 اعلام و ابلاغ نمود.
آیا اشکال کنندگان، رفع ابهام به عمل آمده توسط نهاد شورای نگهبان را که به موجب اصل 89، قانوناً عهده دار تفسیر اصول قانون اساسی می باشد را واجد اعتبار قانونی نمی دانند؟!
 با عنایت به اینکه تفسیر قانون اساسی از حیث اعتبار در حکم قانون اساسی است، از حیث قلمرو زمانی اجرای قانون نیز، به مثابه آن است که اصل مورد تفسیر از همان تاریخ تصویب به همین نحو اجراء می گردید. آیا شایسته است برخی گمانه زنی ها چنین القاء نماید که:«... در سه دوره انتخابات زمان حیات حضرت امام(ره)، ایشان اجازه اعمال استصواب در انتخابات را به شورای نگهبان نداد.»!!! آیا در انتخابات مورد نظر آنان، نسبت به کاندیداها مبادرت به اعلام نظر مبنی بر تایید یا رد صلاحیت ها توسط شورای نگهبان نمی گردید؟! آیا اعلام صحت یا بطلان انتخابات با شورای مزبور نبوده است؟! اگر این نوع نظارت ها، به زعم اصحاب تردید، استصوابی نباشد، در تحلیل حقوقی مشمول چه نام و عنوانی خواهد بود؟ اینان با استناد به چه گمان و پنداری بر این باورند که شورای نگهبان، خواستار اعمال نظارت استصوابی بوده، لکن هر بار با منع و رد حضرت امام(ره) مواجه می گردید؟!!


 خاتمه 
با عنایت به منابع عدیده از کتب لغت، معانی فراوانی برای واژه «نظارت» آمده است. از جمله آن معانی عبارتند از: نگریستن، تماشا کردن، مراقبت نمودن بر اجرای امور، نگاه توام با دقت، تامل و اندیشه، داوری کردن و ... از همین کلمه، در قالب صیغه مبالغه، الفاظی مانند «نظور، نظوره، ناظوره» اشتقاق می یابند که تماماً به معنای دیده بان لشکر، یا بزرگ هر قوم می باشند که مردم در هر امر بزرگ به او می نگرند. 
 آیا چنانچه اصحاب شک و تردید، نظارت همه جانبه شورای نگهبان را به مثابه لنگردار و دیده بان مورد وثوق مردم در امر خطیر انتخابات تلقی و داوری او را در خصوص مورد، فصل الخطاب بدانند، نافع تر برای ملت و مملکت است؟ یا هر از چندگاه، به ویژه در آستانه انتخابات با القاء شبهه در بدیهیات، موجباتی را فراهم آورند که جز تشویش خاطر عموم، ثمره دیگری را به همراه نخواهد داشت؟!! قضاوت با اهل انصاف است. 
هر چند که امکان هیچ گونه تردید بر استصوابی بودن نظارت شورای نگهبان بر امر خطیر انتخابات (موضوع اصول 6 و 99 قانون اساسی) متصور نمی باشد، لکن ، تحمل زحمت برخی که با طرح ناقص مسئله، موجبات پرداختن به موضوع و تبیین دوباره مفهوم نظارت را فراهم می آورند صرف همین تحمل زحمت موجب تقدیر و امتنان بوده و نگارنده نیز به سهم خود، تشکر و سپاس خود را به محضر آنان تقدیم می دارد، مشروط بر آنکه، طرح چنین پرسش هایی به منزله القاء شبهه در آستانه انتخابات دوره هشتم نمایندگی مجلس شورای اسلامی نبوده باشد. با این امید که چنین نباشد. 


پی نوشت ها : 
1. شرح الاسم، عبارت است از: معنی کردن لفظ به لفظی که از آن مأنوس تر باشد. اینگونه تعریف در کتب لغت متداول است. (دکتر خوانساری، محمد فرهنگ اصطلاحات منطقی، انتشارات پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، 1376، ص129)
2. قانون مدنی، مواد 87 و 857 ناظر بر وقف و وصیت.
3. الشهیدالثانی، مسالک الأفهام، جلد5، صص 324 و 326، الشیخ الجواهری، جواهرالکلام، ج82، صص 32، 410 و 411، یزدی، سید محمدکاظم، سؤال و جواب. سؤال 602، ص377؛ جهت آگاهی بیشتر، ملاحظأ منابع فوق، مورد توصیأ اکید می باشد. تمامی منابع استنادی بر این عقیده اند که «چنانچه امکان احراز مقصود و مراد از چگونگی نظارت، مقدور نباشد، قدر متیقن رعایت اطلاع و تصویب، هر دو می باشد». (فهرست تمامی منابع، از پاورقی صص 62، 63 و 64 جزوأ موسوم به «نظارت استصوابی یا نظارت استطلاعی» به قلم آقای سید احمد مرتضائی، نقل گردید.)
4. دکتر جعفری لنگرودی، محمد جعفر، مجموعه محشی قانون مدنی (علمی، تطبیقی، تاریخی)، انتشارات گنج دانش، 9137، صص 96، 570 و 1.97
5. دکتر جعفری لنگرودی، محمدجعفر، وصیت- ارث، ص4.19
6. امام خمینی(ره)، سید روح الله، تحریرالوسیله، جلد2، کتاب الوقف، مسئله 6.8
7. قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، اصول: 99، 010، 110، 011، 811، 413، 615، 116، 417 و 5.17
8. محفوف: از ریشأ حف، حفافاً به معنی، لبریز شدن، احاطه کردن، آکنده و پر بودن و...
9. قرائن از این حیث که ذهن مخاطب را در تعیین مقصود و مراد از لفظ یاری دهند یا از معنائی به معنای دیگر انتقال دهند، حسب مورد به معینه و صارفه موسوم و هر یک به لفظی و غیرلفظی تقسیم که نوع اول را قرینأ لفظیه یا مقالیه و نوع دوم را قرینأ مقالیه گویند.
10.  وکیل، امیرساعد و عسگری، پوریا، قانون اساسی در نظم حقوق کنونی، انتشارات مجمع علمی و فرهنگی مجد، 3831، ص 744.
11. صورت مشروح مذاکرات مجلس بررسی نهائی قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، انتشارات اداره کل امور فرهنگی و روابط عمومی مجلس شورای اسلامی، آذرماه 4631، جلد2، جلسأ سی و ششم، ص569.
12. صورت مشروح مذاکرات شورای بازنگری قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، انتشارات مجلس، تیرماه 9631، جلد3، جلسأ سی و ششم، صص 0641 و .1461
13. همان
14. همان
15. بدیهی است اقدام قوه مقننه که جهت تسهیل و امکان هرچه بهتر اجرای انتخابات، مبادرت به تصویب قوانین توضیحی و تکمیلی می نماید، مغایرتی با اصل مزبور نداشته، کما اینکه علاوه بر «قانون نظارت شورای نگهبان بر انتخابات مجلس شورای اسلامی»، قوانین دیگر ناظر بر انتخابات مجلس، ریاست جمهوری، چگونگی نظارت بر انتخابات ریاست جمهوری، به عنوان برخی مصوبات مجلس در خصوص مورد، مؤید امر می باشد.
16. مجموعه نظارت شورای نگهبان، انتشارات مرکز تحقیقات شورای نگهبان، 1831، جلد4، صص 227- 6.22 علاوه بر روزنامأ رسمی، نظریأ مزبور، در صفحأ 25 مجموعأ قوانین سال 0731 نیز منتشر گردیده بود.
.سایر منابع: قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، کتب ناظر بر شرح و تفسیر قانون اساسی، بعضاً کتاب های مربوط به اصول فقه.
  

منبع: روزنامه کیهان، شماره 18975، مورخ 25 آذر 1386، صفحه 12 (سیاسی(

 

 

گفت‌وگوی اختصاصی مازند مجلس با تنها کاندیدای بانو در حوزه انتخابیه قائمشهر، جویبار، سیمرغ و سوادکوه 

سودابه مهری

سودابه مهری

زن بودن یک نعمت است/ در حوزه قانونگذاری باید استانی و ملّی فکر کنیم و محلّه ای و منطقه ای عمل کنیم

اختصاصی مازند مجلس: سودابه مهری که رشته آن دکترای معماری است و آرزویش این است که معماری زیبای توانمندی زنان سرزمینش را به همگان بنمایاند زنی که با عضویت در هیأت مدیره سازمان نظام مهندسی ساختمان مازندران فرصت بیان دیدگاه های زیبایی شناختی خود در دایره‌ای عملیاتی را یافته است به بهانه احوال اجتماعی و فرهنگی در این روزهای مازندران و قائمشهر پی صحبت این خانم معمار دانشگاه آزاد مازندران نشستیم زنی که یکبار نیز به عنوان بانوی نمونه استان معرفی شده و می‌گوید این قابلیت در همه زنان سرزمینش وجود دارد.

مازند مجلس: خانم دکتر اجازه بدهید از زیستگاه شما یعنی قائمشهر شروع کنیم شهری مملو از آسیب های اجتماعی و با آمار بالای بیکاری آیا این بحران ها شما را آزار می دهد؟

سودابه مهری: حتما باعث آزار می شود این حسرت و آزار وقتی بیشتر می گردد که می بینم در گذشته این شهر بر پایه صنعت بنا شده بود اما حالا از صنایع آن تنها یادگاری باقی مانده است و در حالیکه حداقل در قائمشهر نباید مشکل بیکاری داشته باشیم متأسفانه شاهدیم که این شهرستان جزو 5 بخش بیکار مازندران است متأسفانه ما اسیر سیاست زدگی شده ایم شعارها کار نمی کنند بلکه تنها مدتی مردم را سرگرم می کنند احیای صنایع فرسوده تنها یک نوستالژی زیباست اما در عمل جزو صرف وقت و هزینه نتیجه ای ندارد.

مازند مجلس: شما راه حل را در چه می دانید؟

سودابه مهری: در صنایع کوچک و زودبازده البته نه به شیوه دولت قبل بلکه با یک طرح مطالعاتی و نیازسنجی و واقع گرایی متأسفانه عدم توجه به فناوری های نوین در بخش کشاورزی و بی میلی به صنایع تبدیلی باعث شده است زیر کشت را افزایش دهیم و سهممان را از خودکفایی در بخش کشاورزی بالا ببریم با تغییر کاربری های گسترده و زمین خواری کشاورزی مواجهیم. که البته بخشی از آن بر می گردد به برنامه پنجم توسعه که از اول بحث کیفی و کمی آن به درستی مشخص نشده و بحث تحریم هم کمی توانسته برنامه را ناکار آمد کند و الان که در پایان برنامه هستیم فقط به چند درصد برنامه اعتبار بخشیدم.

این بی توجهی البته به محل زندگی و معماری مازندران هم شده است الان خانه های ما تنها محل زیست است نه زندگی شهرسازی نمادی از فرهنگ اقتصاد جامعه آن اقلیم است این سردرگمی موجود در معماری ما خبر از احوال پریشانمان می دهد احوالی که باید برای آن چاره ای یافت در صورتیکه در برنامه چشم انداز تعریف شده که شاخص معماری ما باید بومی اسلامی باشد و تقویت ارزشهای اسلامی در معماری و شهرسازی در رأس امور قرار گیرد.

به هر حال بیکاری جدی ترین معضل این روزهای قائمشهر است فکر می کنید به جز صنایع کوچک که آن هم سازو کار خوش را دارد باید برای این زخم عمیق چه مرهمی یافت مازندران هم جنگل دارد و هم دریا و حدود 50 ریز اقلیم که در دنیا نادر است پس باید در بحث گردشگری کار کنیم مانند دیگر جاهای دنیا که در آمد سرشار از محل گردشگری دارند ما باید فرهنگ کارگران را در جوانان نهادینه کنیم

تا آنها خود را پیدا کنند جوانان فقط برنامه کار می خواهند مازندران قطبی اقتصادی است و به نظر من شناسایی درست فرصت ها باید در اولویت باشد مشاغل خانگی و کوچک هم مصادیقی دارد مثلا پرورش گل ، بانک های ما البته همکاری لازم را ندارند و این بد است این کمکی به توسعه مازندران نمی کند ما باید برای حل معضلات اقتصادی به خصوص بیکاری میل به کار را افزایش دهیم و همزمان سطح مدیریتی را ارتقاء دهیم به گونه ای که مدیران از محافظه کاری به سمت ریسک پذیری بروند ما با بیمه های قوی و حمایت کامل از کشاورزان در این استان کشاورزی رونق ببخشیم.

مازند مجلس: یکی از موارد مورد مجادله در استان انتخاب محور توسعه است شما از بین کشاورزی و گردشگری کدامیک را انتخاب می کنید؟

سودابه مهری: من اعتقاد دارم با حفظ و توسعه کشاورزی باید گردشگری را به عنوان محور توسعه انتخاب کنیم اگر نگاهی کلان به حوزه گردشگری داشته باشیم حتی می توانیم کشاورزی را درخدمت آن بگیریم گردشگری در حال حاضر متنوع ترین حوزه کسب درآمد است از گردشگری معماری گرفته تا گردشگری پزشکی و طبیعی همانطور که درگذشته محور توسعه شهرستان قائمشهر نساجی بوده است که سرپرستی         بانک ملی و سرپرستی بانک ملت و شرکت نفت و تأمین اجتماعی همه در این شهرستان بوده که الان همه در مرکز استان تجمع شده فقط مرکز خدمات درمانی استان در این شهرستان است که این آخری هم به لطف دوستان دارد به مرکز استان می رود.

 مازند مجلس: اجازه بدهید حوزه گفتگو را کمی درونی تر و شخصی تر کنیم زن بودن چه قدر سخت یا آسان است؟

سودابه مهری: زن بودن یک نعمت است امروزه بزرگترین کارآفرینان زن همپای مردان مشغول رقابت هستند متأسفانه هنوز در ایران و مازندران زنان در حوزه مدیریتی جا نیافتادهاند ما هم اقتدار مردانه می خواهیم و هم لطافت زنانه خداوند هر دوی آن ها را پیش روی ما گذاشته و همانگونه که زن و مرد با ازدواج انسان را کامل می کنند می توانند با همکاری در کنار هم به رشد و کمال اقتصاد هم کمک کنند به نظر من تنها مشکل زنان ما عدم خودباوری است من همیشه سعی کرده ام کمک کنم تا اعتماد به نفس زنان بیشتر شود و پتانسیل های خود را شکوفا کنند چون در قرآن سوره های مبارکی مانند مریم – مجادله – نساء و ..... مربوط به زنان است و حق های طلاق - عده وجود دارد و زنان در صدر اسلام همیشه در معیت با پیامبر اسلام پیشقدم بودند.

مازند مجلس: برای رشد خودباوری آنها باید چه کرد.؟

سودابه مهری: باید ازصبوری و قدرت مدیریتشان استفاده کنند واقعا مدیریت خانه به اندازه مدیریت مردان در بیرون از منزل کار دشواری است حفظ حرمت حریم شخصی به عهده زنان است که اصلا مأموریت کوچکی نیست در همین قائمشهر 53 درصد واجدان شرایط برای رأی دادن زن هستند اما چرا تا به حال یک نماینده زن هم در مازندران نداشته ایم ؟ حضور گسترده زنان مازندرانی در جنگ- زمین های کشاورزی و تربیت نسل جدید حائز اهمیت است پرورش جوانان نخبه مازندران از مادران خوب مازندران است فقط زنان هستند که می توانند اشتباهات مردان را درست کنند و همراه یک مرد موفق همیشه یک زن موفق وجود دارد. 

مازند مجلس: شاید این عدم پیشرفت به برخوردهای شعاری هم بستگی داشته باشد؟

سودابه مهری: حتما دارد آیا کار نماینده مجلس آسفالت کردن کوچه و خیابان است؟ به عقیده من به جای شعار باید اول گفت وظیفه مسئولان به ویژه نمایندگان چیست در فرهنگ غلط انتخاباتی (چون در آستانه انتخابات هستیم اینها را می گویم) نباید بگذاریم که پول جای شایسته محوری را بگیرد نماینده باید کلان نگر باشد ما باید خودمان را سیاست های کلی نظام ببینیم خصوصاً که در مجلس دهم که برنامه ششم توسعه در پیش است سعی اهتمام ورزیم که بتوانیم مردم فارغ از منازعات سیاسی و جناح بندی با آرامش و شادی به کار خود ادامه دهند.

مازند مجلس: بزرگترین آسیب های حوزه زنان قائمشهر را چه می دانید؟

سودابه مهری: زنان بد سرپرست بیمه زنان روستای و خانه دار عدم توجه کافی به معضلات حوزه زنان نظیر اعتیاد - ازدواج های ناموفق و طلاق اصلی ترین آسیب های حوزه زنان در این شهرستان است به عقیده من دانشگاه های ما باید در این زمینه وارد صحنه شوند. الان دانشجویان به کالای اقتصادی تنزل پیدا کرده اند و در چنین فضایی توقع اثرگذاری اجتماعی از دانشگاه بیشتر یک شوخی است .

مازند مجلس: انتخابات پیش روی مجلس و عملکرد دولت را چگونه ارزیابی می کنید.(مخصوصاً در حوزه زنان)؟

سودابه مهری: باید در حوزه قانونگذاری از کل به جزء حرکت کنیم و استانی و ملی فکری کنیم و محله ای و منطقه ای عمل کنیم تلاش ما باید هم به سود شهرمان باشد و هم استانمان تضاد اینها با هم مشکلاتی عدیده را ایجاد خواهد کرد.

بارها دیده شده تقابل دو نماینده یک شهرستان باعث عقب ماندگی آن شهرستان شده و تقابل نماینده های استان همه صدمات  جبران ناپذیری برای استان داشته است ما باید در سال همدلی و هم زبانی حرکت های همدلی داشته باشیم در حوزه زنان در دولت های دکتر روحانی کارهای خوبی در استان شروع شده که در حد برنامه است انشاءاله هر چه زودتر به نتیجه برسد امیدواریم که زنان ما در انتخابات مجلس دهم به صحنه می آیند که زن می توانند در خارج از خانه کار کند بگونه ای مهارانه که نمی گذارند در داخل لطمه ای وارد شود.

منبع: پایگاه اینترنتی مازند مجلس www.mazandmajles.ir

ثبت نام دو نفر از نامزدهای انتخاباتی در حوزه انتخابیه قائمشهر، جویبار، سیمرغ و سوادکوه


به گزارش پایگاه اینترنتی تیتر امروز، یزدان علیپور اهل ساروکلا صبح امروز (28 آذر 1394) در فرمانداری قائم شهر حاضر شد و به عنوان اولین نامزد انتخاباتی مجلس دهم در قائمشهر و حوزه انتخابیه ثبت نام کرد. وی متولد 1328  و دارای مدرک فوق لیسانس فلسفه می باشد.

ناصر درزی، نیز به عنوان دومین نفر، در فرمانداری قائم شهر حاضر شد و به عنوان نامزد انتخاباتی مجلس شورای اسلامی در قائمشهر، سوادکوه، جویبار و سیمرغ نام نویسی نمود. وی با 38 سال سن دارای دکتری شیمی فیزیک و اهل سوادکوه شمالی است.

کمال علیپور: ضریب شاخص اعتباری دولت در شهرستان جویبار پایین است

علیپور2


به گزارش خبرنگار جویباران، کمال علیپور در آیین تودیع و معارفه فرماندار جدید شهرستان جویبار با بیان اینکه مهمترین مشکل در کشور عملیاتی کردن کارها است، اظهار داشت: مدیری موفق خواهد بود که خود وارد عمل شده و از نزدیک در جریان امور قرارگیرد.

وی با اشاره به اینکه ضریب شاخص اعتباری که دولت برای این شهرستان در نظر گرفته بسیار پایین است، افزود: با توجه به قابلیت‌ها وپتانسیل موجود در جویبار، در حال حاضر کمبود اعتبارات از مهمترین مشکلات پیش روی این شهرستان است.

نماینده مردم قائمشهر، جویبار، سوادکوه، سوادکوه شمالی و سیمرغ با اعلام اینکه مهمترین وظیفه یک مدیر ایجاد آرامش در حیطه مسئولیتش است، تصریح کرد: مدیران باید با شهامت و جرات در احقاق حق مردم تلاش کنند.

وی با اشاره به اینکه راضی بودن مردم بسیار مهم بوده و نشان از کارنامه موفق مسئولان است، افزود: قطعا مردم خدمات صورت گرفته توسط مدیران زحمت‌کش دستگاه‌های اجرایی را فراموش نخواهند کرد.

به گزارش جویباران، در پایان از خدمات رضا گنجی به عنوان فرماندار سابق جویبار تقدیر ورجبعلی وهابی به عنوان سرپرست جدید فرمانداری شهرستان جویبار معارفه شد.

منبع:  www.jouybaran.ir

ولی رعیت : من سعی کردم به اعتماد مردم خیانت نکنم و در فضای دولت احمدی نژاد هم سی هزار رأی داشتم

رعیت 3

اصلاح پرس - ولی رعیت دو دوره نماینده مردم قائم شهر، سوادکوه و جویبار در مجلس شورای اسلامی بود؛ ادوار ششم و هفتم. او متولد بیستم فروردین 1340 است، در روستای قادی کلای قائم شهر.

 گرایش سیاسی رعیت به اصلاح طلبان نزدیک تر است، ولی او توانایی دارد با هر دو جریان سیاسی کشور کار کند و فردی اجرایی و عملگراست.

 او در 8 سال  دوران نمایندگی اش و حتی پیش از آن در بحث سرمایه گذاری و ایجاد اشتغال در منطقه زبانزد بود و  اکنون نیز پس از توفیقات هسته ای کشور، دل بر آن آراسته است  تا بخت خود را در آزمونی دیگر بیازماید.

 در یکی از روزهای پاییزی دو ساعتی با نماینده اسبق مردم قائم شهر،، سوادکوه و جویبار در مجلس که اکنون زیرمجموعه قوه قضاییه فعالیت می کند و رییس هیئت مدیره باشگاه سایپاست، گفت و گو کردیم.

*تغییر شرایط کشور و توصیه بزرگان

بر این باورم بعد از پایان مذاکرات وتوافق هسته ای شرایط کشور تغییر کرده، فضای کشور به سمت تعامل با دنیا، رفع تحریم ها، اشتغال وتولید پیش می رود.

 با توجه به آنکه سابقه دو دوره نمایندگی را دارم با برخی وزاری روحانی که در دولت اصلاحات هم سمت داشتند در ارتباط هستم. توصیه این بزرگان و دو دوره نمایندگی وهم سویی با دولت مرا به این اندیشه رهنمون ساخت که بار دیگر وارد عرصه شوم. امروز موفقیت بعد از انتخابات مهم تر از توفیق در خود انتخابات است و من در دولت قبل شرایط را مناسب حضور ندیدم.

*به برنامه ریزی نیاز داریم

 در دولت قبل عمده اشکالی که به وجود آمد، انحلال سازمان مدیریت وبرنامه ریزی بود. برنامه ریزی از مواردی است که تمام بخش ها را تحت تاثیر خود قرار می دهد. برای دست یابی به برنامه 1400 و برنامه پنجم توسعه نیازمند برنامه ریزی هستیم. آقای احمدی نژاد سازمان مدیریت وبرنامه ریزی را نابود کرد و تشکیلاتی را زیر مجموعه خود قرار داد تا هر طور که می خواهد هزینه کند. از طرف دیگر مجلس هم زاویه های زیادی از برنامه توسعه ای و 1400 داشت. باید در یک دوره 25 ساله، کشوری توسعه یافته داشته باشیم که الان فاصله زیادی با آن وجود دارد.

 *احمدی نژاد به گونه ای القا می کرد که انگار خدمت می کند

شاید این سئوال پیش بیاید که چرا مجلس جلوی زیاده طلبی ها و تخلفات دولت قبلی را نگرفت. باید بگویم من دو دوره در مجلس بودم. اکثریت مجلس جریان اصولگرا بودند که اعتقاد داشت باید به هر طریقی به دولت احمدی نژاد کمک کرد.فاصله که زیاد شد فهمیدند دولت قانون گریزی زیادی دارد. از طرفی آن آقا طوری رفتار می کرد که شرایط به گونه ای القا شود که دارد خدمت می کند و مجلس چوب لای چرخ می گذارد.

*پایداری چی ها جلوی تخلفات احمدی نژاد را نمی گرفتند

 جبهه  پایداری را نمی توان از اصولگراها جدا دانست. در آن زمان هر حرفی از زبان اصلاح طلب ها زده می شد، پایداری و غیر پایداری ها منسجم می شدند. چه اصولگراهای آن دوران نظیر حداد عادل و چه لاریجانی و بقیه  که به احمدی نژاد نزدیک و در اتحاد هم بودند. آن ها به خاطر همین اتحاد و هم طیف بودن جلوی تخلفات احمدی نژاد را نمی گرفتند.

 * تدبیری برای فروش نفت وجود نداشت

 گفتمان و پروژه های دولت گذشته اصولی نبود. بر فرض در خصوص مسکن مهر بیش از 431 میلیارد تومان از بانک مرکزی به بانک مسکن داده شد. چون بدون حساب وکتاب داده شد تعداد واحدهای مسکن فراتر از نیاز رفت. مثلا" مسکن مهر فیروزکوه را در نظر بگیرید، صراحتا می توانم بگویم اگر تمام مردم این شهر را جابجا کنید بازهم واحد خالی خواهید داشت.

  مهم ترین اشکال این بود که نگاه به رشد جمعیت ونیاز به مسکن سنجیده نشد. هیچ مطالعه ای از روی الگوهای زیست محیطی وهدایت فاضلاب نشد.

  از طرف دیگر در خصوص ادبیات وگفتمان بین الملل به کار بردن ادبیاتی نظیر «آن قدر قطع نامه بدهید تا قطع نامه دان تان پاره شود»، اثر وضعی داشت که بعدا مشخص شد. به همین دلیل ناچار شدند برای فروش نفت به اشخاصی نظیر بابک زنجانی روی بیاورند که فساد مالی دارد. برخی سازمان های دیگر دولتی هم بودند که نفت را به فروش می رساندند والان بدهکار جدی دولت هستند.

  این اتفاقات به دلیل آن است که تدبیری برای فروش نفت وجود نداشت ونمی دانستند با این سرمایه چه کنند. اینجاست که تولید 3 میلیون بشکه نفت به یک میلیون بشکه نفت کاهش می یابد. در یک کلام بگویم با این وضع کشورداری ممکن نبود.

 * تخلفاتی نظیر گم شدن سکوی نفتی در دولت سابق کم نیست 

 مدت ها سپری شد تا تخلفات دولت قبلی برملا شود، آن هم  به خاطر یک دست بودن مملکت و اینکه فکر می کردند احمدی نژاد هم سو با خودشان است وباید به او کمک کنند؛ تا آنکه قضیه قهر یازده روزه احمدی نژاد وحکم رهبری برای ماندن مصلحی و رفتن مشایی صادر شد.

  تخلفاتی نظیر گم شدن سکوی نفتی در دولت سابق کم نیست  که فقط بخش هایی از آن خبری می شود. شرایط دولت احمدی نژاد طوری بود که به هیچ نظم مدیریتی پایبند نبود وقانون گریزی در کار داشتند.

  نوع برخوردشان با استاندارها و وزرا گاه طوری بود که اگر نظر کارشناسی می دادند و در تقابل با نظر احمدی نژاد بود، با طرف برخورد می شد.

* دولت بیشتر به دنبال تعادل است، نه اصول گرایی واصلاح طلبی

  دولت آقای روحانی گفتمان احمدی نژاد را تکرار نکرد وآن رفتارها را نداشت. در نتیجه افزایش تحریم و قطع نامه نداشتیم. در مذاکرات هسته ای بین جمهوری اسلامی ایران و کشورهای 5 +1 با هدایت رهبری به جای مثبت رسیدیم و قرار است گشایش هایی داشته باشیم. دولت سعی دارد جلوی تحریم ها را بگیرد.

  در عرصه داخلی هم تلاش های زیادی شد تا از همه ظرفیت ها استفاده شود. دولت بیشتر به دنبال تعادل است نه اصول گرایی واصلاح طلبی، اگر الان رصدی از دولت داشته باشیم چهره های سالم اصلاح طلب، اصولگرا وکارگزارانی را خواهیم دید. دولت دلش می خواهد مجموعه ای از آدم هایی که توانایی دارند مورد استفاده قرار بگیرند اما می بینیم وزرا و در سطح پایین تر استانداران به راحتی نمی توانند به تغییر دست بزنند.

  * نظارت اگر از حد متعارف خارج شود، چوب لای چرخ گذاشتن است

 بیشترین توفیق دولت در بحث هسته ای بود، زیرا دخالت نمایندگان در آن وجود نداشت. زیر نظر رهبری و شورای امنیت ملی بود. در این بخش توفیقات خوبی داشتیم.

 من قائل به این هستم کار مجلس قانون گذاری و نظارت است. نظارت معمول و متعارف که کسی از آن ناراحت نمی شود. اما اگر از حد متعارف خارج شود چوب لای چرخ گذاشتن است. تعداد استیضاح و پرسش که از حد خارج شد مطمئن باشید نگاه سیاسی است.

 استیضاح حق قانونی نمایندگان است، اما اگر در یک پریود زمانی یک ساله، دو برابر مجلس قبلی پرسش و استیضاح صورت بگیرد حالت منطقی ندارد.

* نماینده باید نگاهش را نسبت به دستگاه های اجرایی عوض کند

 نمایندگان مجلس باید از دستگاه های اجرایی کار بخواهند. اینکه بخواهیم تا زیر نظر ما پست بگیرند، جای دستگاه های نظارتی و اجرایی عوض می شود.

شما دستگاه عریض و طویلی به نام دولت دارید. نمایندگان باید بخواهند مدیر و فرماندار خوب باشد و خوب کار کند، نه این که گماشته آن ها باشد. مثلا" خواست ما از اداره برق چیست؟ این که در فصل گرما کم ترین قطعی برق را داشته باشیم و یا از اداره آب که در طبقه 5 و 6 قطعی آب نباشد. سلامت کاری از هر چیزی مهم تر است ولو اینکه حتی اگر آن مدیر شهرستانی به نماینده رای نداده باشد یا زاویه داشته باشد.

من در طول 8 سال نمایندگی این اعتقاد را داشتم که باید از رییس اداره کار بخواهم. اگر رییس اداره توفیق نداشت دلیل هایی دارد. مثلا ببینید شاید از رییس اداره آب روستایی چیزی را بخواهیم که در حوزه وی تعریف نشده است و مربوط به حوزه شهریست. پس اول در حوزه او تعریف نشده است. دوم سقف اعتباریش اجازه کار نداد و سوم پرسنل مورد نیاز را ندارد.

 تمام حرف من این است که نماینده باید نگاهش را به دستگاه های اجرایی عوض کند. مشکلات اعتباری، پرسنل وحوزه را مرتفع کند. اینکه مدیر حتما با نگاه من سنجیده شود و من متر و معیار شوم که درست نیست. شاید خیلی ها یک وزیر یا مسئول را قبول ندارند اما نگاه شان مثبت است. ما باید نگاه نماینده را به انتصاب ها تغییر دهیم، چرا که از وظیفه اصلی قانون دور می شوند وآدم های فرمانبردار وکوتوله را پرورش می دهند.

* بعد از مجلس هفتم هیچ شهرک صنعتی احداث نشد

در دوره ششم و هفتم که من نماینده بودم، بیش ترین تلاشم در بحث اشتغال بود. مردم دو بخش خواسته عمومی و انفرادی دارند.

 از طرفی معتقدم رای ما رای سیاسی نیست. خواسته های عمومی آن زمان گازرسانی به روستاها بود. در دوره ششم وهفتم گازرسانی به شهرهای قائم شهر، جویبار وسیمرغ انجام شد و پیگیری هایی را تا شهر شیرگاه داشتیم.

در دوره هفتم سهمیه ما 50 کیلومتر بود. در ابتدا مردم با خودیاری به دنبال کمک در افزایش سهمیه بودند که دولت از دریافت آن منصرف و تمام هزینه ها را متقبل شد. از طرفی با بهره برداری از عسلویه به دنبال افزایش این حجم پیش رفت.

 در دوره ششم وهفتم با پیگیری های ما گازرسانی تا شیرگاه انجام شد. از شیرگاه به بعد اداره راه به دلیل این که در محور اصلی جاده بود اجازه نداد که لوله کشی انجام شود.

 از طرف دیگر خواست مردم موضوع اشتغال بود. برای ایجاد اشتغال باید به دنبال احداث کارخانه ها و شهرک های صنعتی بروید. در مجلس ششم شهرک صنعتی شماره یک راه اندازی شد. مرحله بعد خروج دامداران از زمین های شهرک بود که این اقدام برای 120 هکتار فراهم آمد. با این کار بسیاری از واحدهای صنعت دعوت شدند.

در مجلس هفتم شهرک رستم کلا احداث شد، اما بعد از مجلس هفتم هیچ شهرک صنعتی احداث نشد.

الان در بحث شهرک صنعتی زمین برای واگذاری نداریم. یک نمونه آن امروز شهرک صنعتی سنگتاب را در نظر بگیرید. ما باید این شهرک ها را توسعه می دادیم تا افرادی بتوانند در حوزه کیاکلا سرمایه گذاری کنند و مشکل اشتغال به نوعی کم تر شود.

 بخشی از شهرک های صنعتی ما امروز تعطیل و یا نیمه فعال است. برخی دیگر هم با حداقل ظرفیت کار می کنند و یا واحدهای صنعتی ای داریم که دو یا سه مرحله وام می گیرند و در آخر وام سرمایه در گردش دریافت می کنند.

 البته بخشی از آن محصولات بازار فروش ندارند. قطعه سازان در شهرک به دلیل فروش قطعه به ایران خودرو و سایپا مطالباتی دارند که پرداخت نمی کنند. شرایط اقتصادی وارد بر جامعه بر این موضوع تاثیر گذاشت. باید برای حل کردن این مشکلات نسخه جداگانه داشت.

*برای 4 تا 5 هزار نفر، خارج از استان کاریابی کردم

بخشی از مراجعان برای اشتغال به دلیل پارامترها یی که در مدرک تحصیلاتی خود دارند، در این شهرستان امکان جذب ندارند. بر فرض رشته هایی نظیر متالوژی، پتروشیمی و شیمی را در نظر بگیرید. بر اساس قوانین کشور وهمین طور مصوبه هیئت وزیران به دلیل مغایرت با مسائل زیست محیطی برخی مشاغل در استان ها امکان پذیر نیستند. نظیر برخی رشته های مرتبط با شیمی چون ما امکان جذب این افراد را در این استان نداریم، ناچاریم آن ها را به شهرهای دیگر نظیر تهران، عسلویه وشهرهای بزرگ دیگر هدایت کنیم.

 البته شاید دانشجو زمانی که انتخاب رشته می کند می داند که امکان جذب در این استان را ندارد. بر همین اساس با پیگیری من بیش از 4 تا 5 هزار نفر از همشهریانم به ایران خودرو و سایپا معرفی شدند که سال هاست در آن واحدها کار می کنند و حتی بعضی در آن جا صاحب سمت هستند.

به اعتقاد من کار در واحدهای تولیدی در دراز مدت تبحر آور است، بر خلاف مشاغل خدماتی که ثبات کم تری دارند. برخی از افرادی که در ایران خودرو جذب شدند الان لیسانس، فوق لیسانس و دکتری گرفتند. تمکن این افراد خوب است. حتی تا مدیریت هم پیش رفتند.

بخشی از بیکاران جامعه به لحاظ تخصص و فراوانی نمی توانند مشغول کار شوند. الان ما باید دو تا سه نسل دیگر را هم در نظر داشته باشیم و به انباشته شده های نسل گذشته هم کار بدهیم. اگر امکان جذب در مازندران وجود ندارد جوان را به تهران، اصفهان و فارس بفرستیم بهتر از آن است که به مهاجرت به خارج یا فساد برسد.

ایجاد اشتغال، کارنامه به نسبت رضایت بخش من در دوران نمایندگی ام است. تاسیس کارخانه نئوپان سازی را از اول من همراهی کردم. بعد با سرمایه گذار همراهی نشد، او در رشت سرمایه گذاری کرد.

اگر از سرمایه گذار حمایت کنیم امیدواری به مردم جامعه می دهیم و مشکل معاش حل می شود. ما الان هم باید بیکاران را جایی مشغول کنیم و طرح توسعه ای را در نظر داشته باشیم.

*پشت سر نامزدهای اصلی و مهم شایعه می سازند

اساسا شایعات نشات گرفته از جهل و نبود آگاهی مردم است. در چنین فضایی التزام مردم به اصول اخلاقی و ارزشی کاهش می یابد.

شایعه سازی در مسیر انتخابات نسبت به کاندیدای اصلی و تاثیرگذار است. برای کاندیدهای رده پایین شایعه نمی سازند. شایعه را هم آدم هایی می سازند که به خاطر گرایش های سیاسی با حمایت های جریان های خاص در حاشیه امن قرار می گیرند و هرچه شایعه و دروغ می سازند کسی با آن ها کاری ندارد.

 بگذارید به ریشه این شایعات برگردیم. در یک مقاله می خواندم سرمایه گذار مانند کبوتری است که باید دانه پاشید تا بیاید و با کوچک ترین خطری پرواز می کند.

 سرمایه گذار به چه چیزی نیاز دارد؟! از موافقت های اصولی و رفتن به محیط زیست و بانک تا توجیه اقتصادی برای سرمایه گذاری.

 برخی واحدهای صنعتی به بازارهای تولید دیگر هم نیاز دارند. همراهی با سرمایه گذار و حل مشکلات او شایعاتی را مبنی بر نفع شخصی ایجاد می کند. در این زمان دو راه دارید یا قید سرمایه گذار را بزنید که اتفاق خاصی در حوزه شما نمی افتد یا باید به کمکش بروید و زیر سوال قرار بگیرید . من راه دوم را برای توسعه شهرم انتخاب کردم و به شایعات پشت سرم توجهی نکردم، چون باور دارم حل مشکلات مردم مهم تر از انگ خوردن من است.

 موتورسازی که در شهرک صنعتی داریم، آقای سلامت، برادران سلیمانی کاله و یا حسن زاده خونه به خونه، این ها یک برند هستند. با آوردن این برندها وحمایت از آنان، سرمایه گذاران دیگر هم احساس امنیت می کنند.

در خصوص شایعات و دروغ هایی برایم کوک کرده اند، تاکید می کنم هر کس هر سندی ارائه دهد که رعیت در فلان جا سهم دارد و یا نفع شخصی می برد ما حاضریم سهم وهر آنچه را که مدعی است به او ببخشیم.

سوال من اینجاست در طول 8 سالی که من نبودم چرا کسی چیزی مطرح نکرد؟! آن هم در شرایطی که پرونده پسران آقای هاشمی و معاونان آقایان قبلی رو می شود و کسی از آن نمی گذرد؟ مطمئن باشید اگر چیزی بود در طول آن هشت سال دولت قبلی رو می کردند. من در دستگاه قضایی کشورمشغول به کار هستم و فقط از آنجا حقوق می گیرم.

* فعالیت های مالی و تبلیغاتی ما شفاف است

حضور من در انتخاب های مختلف با کمک مردم و دوستان بوده است. چه در گذشته و چه در حال دیگران برای ما جلسه می گذارند که ریالی درخواست نکردند. برای بقیه هزینه ها هم برخی دوستان کمک مالی می کنند، از 200 هزار تومان تا 10 میلیون تومان، آن هم به سبب رفاقت و دوستی که با ما دارند.

جالب است بگویم در انتخابات گذشته که حضور داشتم بچه ها ایران خودرو که من برای شان ایجاد اشتغل کردم، به صورت خودجوش 110 دستگاه ماشین در اختیار ما قرار دادند. تمام فعالیت های مالی و تبلیغاتی ما شفاف است و گره و ابهامی ندارد.

 * مشکل سایپا، سیاسی است

یکی از موارد ناحقی که عده ای می گویند مربوط به حضور سایپا در قائم شهر است. سایپا یک شرکت مادر تخصصی است که منتهی به تحولات صنعت می شود. الان این کارخانه را ببنید در شهرهایی نظیر گلپایگان، خمین وکاشان( تیبا) سرمایه گذاری می کند. در بروجرد همین سایپا، پروتون را خریداری کرد.

 ایران خودرو هم علاوه بر سایت های خارجی، در تبریز، نیشابور و بابل مشغول فعالیت است.

کارخانه گونی بافی به زمین کنار زندان منتقل شد. در زمان آقای تقوی قصد فروش آن را داشتند. اگر آنجا صد نفر کارگری می کردند با راه اندازی کارخانه سایپا 5000 نفر مشغول کار می شدند.

 بعدا شایعاتی مطرح شد که فلانی ذی نفع است. به خاطر این که به من ضربه بزنند، برای سایپا مشکلات سیاسی ایجاد کردند. خودم به یکی از نمایندگان بعد از خودم گفتم بگذارید سایپا رشد کند، ایشان برگشت و گفت: " خیر، هر اتفاق مثبتی در اینجا بیفتد به نام شما تمام می شود!"

 ضربه خوردن سایپا سیاسی بود. دوران نمایندگی من که تمام شد، نخواستند و نگذاشتند سایپا در اینجا موفق شود، در حالی که با وجود اوضاع بد مالی، سایپا شرکت پروتون را در بروجرد خریداری می کند.

 باید بگویم اگر مدیریت خوب ودرستی می شد این شرکت می توانست به رشد برسد. شما در نظر بگیرید اگر 60 هزار تولید ماشین داشته باشیم گرید مالی 2 هزار میلیارد خواهد شد. این سبب ارتقای سیستم مالی بانک، صنعتی شدن شهر، ایجاد اشتغال حداقل 1000 نفر، ایجاد مشاغل صنعتی و رونق آن و راهی برای راه اندازی شرکت های قطعه سازی دیگر در شهرستان و استان بود. اتفاقی که اکنون در کاشان، خمین وگلپایگان روی می دهد.

 شرکت ملی فولاد را در نظر بگیرید. این شرکت، ذوب آهن تبریز را ایجاد می کند. این شرکت ها مادر تخصصی هستند. متاسفانه در قائم شهر از نداشتن آگاهی عموم و شرایط بد استفاده شخصی کردند.

ما دو راه داریم، یا اینکه بی تفاوت باشیم یا اینکه واقعا به سراغ سرمایه گذار برویم و شرکت های بزرگ ومنطقه ای ایجاد کنیم. یکسال بعد از نمایندگی من سایپا را نابود کردند.

*ماشین های دست دوم برای نساجی آوردند

شرکت  نساجی در آن زمان با 5 میلیارد و600 میلیون تومان خریداری شد. به دلیل بدهی 4 میلیارد به تامین اجتماعی پرداخت شد.

طبق قوانین کارهای سخت و زیان آور که کارگران باید با 20 تا 25 سال سابقه کاری بازنشسته شوند، این مبلغ از فروش زمین منجر به بازنشستگی 2000 کارگر شد.

ما اعتقاد داریم بازنشستگی بهتر از بازخریدی است. شاید بعد از بازنشستگی فرد به شغلی پایین تر روی بیاورد اما حداقل در آمدی به عنوان پشتوانه مالی دارد.

بنا ندارم درباره نمایندگان بعد از خودم حرف بزنم، اما بعد از من ماشین آلاتی آوردند که مشخص شد دست دوم است و پرونده هایی در محاکم کیفری وحقوقی تشکیل شد.

 * زشت ترین کار برای یک نماینده رفتن به دنبال کار اقتصادی است

در طول 8 سالی که بنده نبودم، جایی بیان نمی شد فلانی سهام دار است و سرمایه گذاری کرده است. اما به محض این که وارد عرصه انتخابات شدم، این موضوع مطرح می شود.

موضوعات هدایت شده از سوی برخی کاندیداهاست. اگر بنده شرکت نمی کردم نزدشان انسان خوبی بودم و سعی داشتند تا خود را به من وصل کنند تا از آنان حمایت کنم.

حتی برخی وقاحت را به جایی می رسانند که می آیند و می گویند صلاحیت فلانی تایید نمی شود. ما در دولتی که علیه احمدی نژاد حرف زدیم، صلاحیت مان تایید شد.اگر پرونده ای داشته باشم باید در محاکم قضایی وجود داشته باشد. اقایان بیایند و مستند حرف بزنند.

برخی این شایعات را ایجاد می کنند تا حامیان را دلسرد کنند. من اعتقاد دارم هیچ سرمایه ای بالاتر از اعتماد مردم نیست. ما در عرصه سیاسی مراقبیم تا دست از پا خطا نکنیم.

زشت ترین کار برای یک نماینده رفتن به دنبال کار اقتصادی است. نه اینکه کار اقتصادی قبح داشته باشد، ما نباید به این سو برویم. من سعی کردم به اعتماد مردم خیانت نکنم و در فضای دولت احمدی نژاد هم 30 هزار رای داشتم.

منبع: مازند نومه

یادداشتی از کمال علیپور درباره اقتصاد مقاومتی

علیپور

در این یادداشت تلاش شده است تا ترکیب «اقتصاد مقاومتی» با سه رویکرد: دانش، تلاش جهادگونه و مصرف هدفمند از تولید داخلی، مورد توجه قرار بگیرد؛ بنابراین، علومی که می‌تواند این ترکیب را تبیین و تشریح کند ـ هرچند علوم عمومی اقتصاد و شاخه‌های علمی مرتبط با رویکردهای اقتصاد و نیز مقاومت ـ و رویکردهای مطرح در آن را دربرمی‌گیرد، اما همه آن نخواهد بود.شاید گاه تناقضات و تضادهای چشمگیری نیز میان آن دو باشد؛ به مانند تضاد مصرف گرایی در اقتصاد و صرفه‌جویی در مقاومت. از جمله رویکردهای زیربنایی و اساسی، توجه دانش محور به مسائل است. در حدیثی آمده است: هر کس بی علم کار کند، بیش از آن که اصلاح کند، فساد خواهد کرد.

 بنابراین لازم است این همت در کارشناسان و مسئولین پدید آید که در پیگیری مباحث مربوط به «اقتصاد مقاومتی» از سطحی‌نگری و روزمرگی بر حذر بوده؛ افزون بر این که توجه به اسناد بالادستی مانند قانون اساسی، چشم انداز بیست ساله و برنامه‌های پنچ ساله، بخشی از منابع مهم ـ که محل رجوع برنامه ریزان و مجریان خواهد بود ـ با طراحی نشست‌ها و برنامه‌های علمی و پژوهشی، زمینه تدوین دروس مرتبط با آن را در حوزه‌ها و دانشگاه‌ها به وجود آورند.

از جمله مسائل مهم در یک مبارزه اقتصادی، توجه به تولید با همت و تلاشی مضاعف در راستای کم کردن وابستگی‌های وارداتی و تأمین نیازهای داخلی در حد توان است. شاید نخستین برداشت در این مطلب، مخاطب را قشر زحمتکش و کوشای کارگر نمایاند، در حالی که سابقه نشان داده، این قشر در کنار مدیریت و برنامه ریزی مناسب، کارآیی بالایی داشته و یکی از ارکان مثلث سرمایه، کار و مشتری است و اگر اهمیت بیشتری از آن دو نداشته باشد، قطعا کمتر هم نیست.

تلاش جهادگونه در برنامه‌ریزی دقیق و به‌کارگیری نیروهای متعهد و متخصص در تولیدات و افزایش کیفیت محصولات با بهینه سازی دستگاه‌ها و توجه کامل و همه جانبه به همه خدمات مورد نیاز فرایند تولید از آموزش، بیمه، بهداشت، تبلیغات، بسته بندی، نگهداری و... می‌تواند در این زمره قرار بگیرد.

با این نگاه، همه دست اندرکاران تولید از سرمایه‌گذار، کارفرما و کارگر و همه تأثیرگذاران بر فرآیند تولید، باید در بالا بردن کیفیت و کمیت تولید، همه تلاش خود را بکنند. تولید باید به لحاظ کیفیت مایه مباهات تولید کننده و تأمین کننده نیاز مشتری باشد و به لحاظ کمیت نیز دارای فراگیری از نیازهای داخلی و خارجی با محوریت مشتری مداری عرضه شود.

قابل توجه است که نگاه به تولید ملی در همه عرصه‌های کشاورزی، صنعتی، خدماتی، علمی و... باید نگاهی اعتقادی و مسئولیت پذیر باشد و با این نگاه است که فعالیت‌ها جنبه جسمی و روحی پیدا خواهد کرد و انگیزه جهادگونه در آن تقویت خواهد شد. محصولات ایران اسلامی، باید در همه جای دنیا با این رویکرد قابل شناسایی و پذیرش قرار گیرد.

به این حدیث توجه کنید: امام صادق ـ علیه ‏السلام: هر صنعتگر از سه ویژگی گزیر ندارد تا با آنها کسبش را رونق بخشد: در کارش زبردست باشد، امانت‌دار باشد و نظر مشترى خود را تأمین و به خود جلب کند. همین نگاه و همین تلاش جهادگونه است که خریدارن و مشتریان داخلی را نیز مسحور و شیفته تولیدات داخلی خواهد کرد و ایرانیان مسلمان و مؤمن، با بصیرت و آگاهی از موقعیت حساس کشور، برای رفع نیازهای خود به تولیدات داخلی روی آورده و افزون بر ناکارآمد کردن نیرنگ‌ها و تحریم‌های دشمن برای فشار به کشور، در راستای تقویت تولید داخلی، سرمایه‌گذاری در کشور، اشتغال جوانان، گردش سرمایه در داخل، تقویت نظام خانواده، تقویت هویت ملی، جلوگیری از ناهنجاری‌های اجتماعی، ایجاد همبستگی ملی و سرانجام مصرف بهینه گام بردارند.

این همان مصرف هدفمند از تولیدات داخلی در اجرایی شدن «اقتصاد مقاومتی» است؛ یعنی در حالی که تولیدات داخلی به سمت کیفیت بهتر و عرضه فراوان است، خریداران نیز با استفاده متعهدانه و متعصبانه از تولیدات داخلی به عنوان یکی از زنجیره‌های چرخه استقلال کشور در مبارزه با تحریم‌ها و فشارها، در جبهه اقتصادی برای پیروزی کشورمان گامی موثر خواهند برداشت و نقشی مقوم خواهند داشت.

جبهه‌ای که پس از ناکامی در انقلاب و دفاع مقدس، دشمنان برای مبارزه با مردم فهیم ایران گشوده اند و در این جبهه کشوراسلامی ایران و مردم انقلابی آن همچون جبهه‌های قبل تنهاست و باید با همت و جدیت روی پای خود بایستد و باز هم دشمن دون و زبون را همچون گذشته ناکام و شکست خورده بر جایش بنشاند.

مصرف بر پایه نیاز، دوری از اسراف، پرهیز از اشرافگری، قناعت و مصرف بهینه و... از نکات برجسته در مصرف هدفمند است. با اینکه در مبارزه هستیم، ولی از کارهای اصولی و اساسی غافل نباشیم، بی‌گمان، مبارزه ما بر پایه دانش، تلاش، همت و عرق اسلامی و ایرانی به پیروزی خواهد رسید. انشاءالله

کمال علیپور - نماینده مردم قائمشهر، جویبار، سوادکوه، سوادکوه شمالی و سیمرغ

بخشی از نطق دکتر سید هادی حسینی در  صحن علنی مجلس در خصوص اشتغال :

بیست و ششم بهمن ١٣٩٣

موضوع هم این است که سهم عمران و توسعه نسبت به جاری در بودجه امسال تغییر کرده و به نظر من این ‏تغییر، تغییر مناسبی است که ما باید در بودجه سنواتی به آن بپردازیم و این کار به مرور اتفاق بیفتد که از ‏سهم جاری ما کم شود و سهم توسعه و عمران در اعتبارات کشور افزایش پیدا بکند که منجر به سازندگی ‏کشور، ایجاد توسعه اشتغال و مسائلی از این دست در بودجه بشود که استحضار دارید سهم توسعه و عمران با ‏سهم عمران (16) درصد در بودجه افزایش پیدا کرده و افزایش جاری در بودجه تنها (11) درصد بوده است که ‏به نظر من اگر بتوانیم در سال های متمادی تداوم بدهیم می توانیم این مشکل شکننده بودجه کشور را بطور ‏مناسبی حل بکنیم. دولت در بودجه بدنبال ثبات قیمت بوده و سعی کرده از فشار به مردم در ارتباط با افزایش ‏قیمت کم بکند و جلوگیری نماید و به نظر من این نکته مثبتی است. هر چند که ما در این سنوات گذشته بر ‏فشار روز افزون قیمت ها در بازار بودجه بودیم و زندگی مردم در این شرایط سخت، بچه های بیکار مردم زندگی ‏سمت مردم در شرایط سمت اقتصادی را تحت فشار قرار می داده. ولی امسال دولت سعی کرده با برقراری یک ‏ثباتی در بحث قیمت ها این ما را بدرستی مدیریت بکنید و انشاء اله بتواند در طول سال 94 هم این بحث را ‏اجرایی بکند تا بتواند فشار بر مردم را کم بکند.‏

منبع: گروه { انتخابات دهم } در تلگرام