توصیه به شورای نگهبان درباره ی ضوابط تشخیص مصادیق ضدیت با ولایت فقیه
در زمان امام رضوان اللّه علیه، ما مى دیدیم که ایشان مطلبى را مى فرمودند، اما در مجلس همه به آن رأى نمى دادند؛ نمى شود گفت اینها ضد ولایت فقیه اند. من یادم هست که یک وقت راجع به رادیو و تلویزیون یک نظر این بود که رؤساى سه قوه، شوراى عالى رادیو و تلویزیون باشند؛ همان شوراى سرپرستى یى که سابق بود. بنده خودم با ایشان صحبت کرده بودم و مى دانستم که نظرشان این است که رئیس جمهور و رئیس مجلس و رئیس قوه ى قضائیه، اعضاى شوراى سرپرستى را تشکیل بدهند. قاعده اش هم همین بود که وقتى مى گویند سه قوه نظارت کنند که در قانون اساسى قبلى، تعبیر این گونه بود باید شورایى با این ترکیب تشکیل شود؛ آسان ترین وجهش این است. وقتى این پیشنهاد به مجلس آمد، آقاى هاشمى آن را مطرح کردند؛ اما با اکثریت قاطعى رد شد! با اینکه ایشان هم گفتند که این نظر امام است، اما فقط عده ى معدودى به آن رأى دادند! واقعاً نمى شود به آن اکثریت گفت که شما ضد ولایت فقیه هستید؛ نه، همه شان هم فدایى امام و علاقه مند به امام و مخلص امام بودند؛ خیلى هایشان هم جبهه برو بودند؛ اما این حرف را قبول نداشتند؛ بنابراین باید واقعاً این چیزها از هم تفکیک بشود.
در همان وقت ما کسانى را مى شناختیم که به فلان مرکز مى رفتند و صحبت مى کردند و در اصلِ اعتبار نظر ولایت فقیه خدشه مى کردند! این حرف ها مربوط به امروز نیست که حالا کسى خیال کند بعضی ها امروز این حرف ها را مى زنند؛ نه، همان زمان مى زدند؛ ما در جریان بودیم و افرادش را مى شناختیم؛ الآن هم یقیناً آثار و نوارها و حرف هایشان هست. غرض، رمى به«ضدیت با ولایت فقیه» چیز آسانى نیست که ما تا اندک چیزى از کسى دیدیم، فوراً این مُهر را به پیشانى او بزنیم؛ ضدیت با ولایت فقیه، شواهد و ضوابطى دارد.
على اىّ حال، این جهات اخلاقى باید خیلى با دقت رعایت بشود. البته آقایانى که بحمد اللّه در رأس هستند، چه خود آقایان شوراى نگهبان، چه آقایانى که همکارى مى کنند نزاهت و طهارتشان اظهر از این است که کسى بخواهد در باره ى آن چیزى بگوید، یا چنین توصیه هایى بکند؛ لیکن در سطح عام این معنا هست.[1]
پی نوشت:
-----------------------------------------------------------
[1] بیانات در دیدار اعضاى هیئت نظارت بر انتخابات شوراى نگهبان، 14 / 11 / 1374.