کارزار انتخابات، 1394

پایگاه اطلاع رسانی دهمین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی

کارزار انتخابات، 1394

پایگاه اطلاع رسانی دهمین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی

پایگاه اطلاع رسانی دهمین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی حوزه انتخابیه شهرستان های قائم شهر، سوادکوه، سوادکوه شمالی، جویبار و سیمرغ

بایگانی

۶۲ مطلب در آذر ۱۳۹۴ ثبت شده است

قانون انتخابات

برخی از مواد قانون انتخابات مجلس شورای اسلامی

‌فصل اول: کلیات

‌ماده 1 - انتخابات مجلس شورای اسلامی برطبق مقررات این قانون انجام می‌گیرد و دولت موظف است در برگزاری انتخابات ترتیبی اتخاذ نماید‌که پیش از پایان دوره قبل، انتخابات را برگزار نماید به طوری که کشور در هیچ زمان بدون مجلس نباشد.

‌تبصره - مقصود از کلمه "‌مجلس" در این قانون، مجلس شورای اسلامی می‌باشد.

‌ماده 2 - عده نمایندگان مجلس شورای اسلامی دویست و نود نفر می‌باشد و افزایش تعداد آن براساس اصل شصت و چهارم (64) قانون اساسی‌خواهد بود.

‌تبصره - از تعداد کل نمایندگان پنج نفر به ترتیب ذیل مربوط به اقلیت های دینی می‌باشد:

‌زرتشتیان و کلیمیان هرکدام یک نماینده، مسیحیان آشوری و کلدانی مجموعاً یک نماینده و مسیحیان ارمنی جنوب و شمال هرکدام یک نماینده.

‌ماده 3 - نظارت بر انتخابات مجلس شورای اسلامی به‌عهده شورای نگهبان می‌باشد. این نظارت ، استصوابی ، عام و در تمام مراحل در کلیه امور ‌مربوط به انتخابات جاری است.

فصل دوم: کیفیت انتخابات

‌ماده 7 - انتخابات به صورت مستقیم و عمومی و با رأی مخفی خواهد بود.

‌ماده 8 - انتخاب نماینده در مرحله اول منوط به کسب اکثریت حداقل یک چهارم کل آراء و در مرحله دوم و همچنین انتخابات میان دوره‌ای با کسب ‌اکثریت نسبی به هر میزان است

‌تبصره 1 - درصورتی که آراء دو یا چند نفر از نامزدها مساوی باشد، ملاک انتخاب یک یا چند نفر از آنان قرعه می‌باشد که در جلسه مشترک ‌هیأت های اجرائی و نظارت مرکز حوزه انتخابیه انجام خواهد گرفت. نامزدهای مذکور و یا نمایندگان آنان می‌توانند در مراسم قرعه‌کشی حضور داشته ‌باشند.

‌تبصره 2 - چنانچه انتخابات یک یا چند حوزه انتخابیه متوقف یا باطل گردد و یا اعتبارنامه منتخبین مورد تأیید مجلس واقع نشود، وزارت کشور ‌مکلف است با هماهنگی شورای نگهبان، حداکثر ظرف مدت هفت ماه، انتخابات مجدد را همزمان در حوزه‌های انتخابیه مذکور برگزار نماید. مهلت هفت ماه ، از تاریخ تعیین وضعیت آخرین حوزه در بین حوزه‌های انتخابیه مورد نظر محاسبه می‌شود.

‌ماده 9 - چنانچه در مرحله اول برای یک یا چند نفر از داوطلبان اکثریت حداقل یک چهارم آراء حاصل نگردید، انتخابات دو مرحله‌ای خواهد شد، بدین ‌معنی که از بین نامزدهایی که اکثریت حداقل یک چهارم آراء را در مرحله اول بدست نیاورده‌اند، فقط به تعداد دو برابر نمایندگان مورد نیاز از بین کسانی که ‌بیشترین آراء را در مرحله اول داشته‌اند، در انتخابات مرحله دوم شرکت می‌کنند و در صورتی که تعداد نامزدهای باقیمانده، کمتر از دو برابر باشد، تمام‌ آنان در مرحله دوم انتخابات شرکت خواهند نمود.

‌تبصره 1 - اگر تعداد نامزدهای باقیمانده مساوی یا کمتر از نمایندگان مورد نیاز باشد، انتخابات مرحله دوم انجام نخواهد شد و نامزدی که حداقل‌یک چهارم مجموع آراء را کسب کرده باشد به مجلس راه می‌یابد.

‌تبصره 2 - هیچ یک از داوطلبان نمایندگی نمی‌توانند در بیش از یک حوزه انتخابیه خود را نامزد نمایند، در غیر این صورت نامزدی آنها کلاً باطل و ‌از شرکت در انتخابات آن دوره مجلس محروم می‌گردند.

‌تبصره 4 - کلیه رأی‌دهندگان مرحله دوم منحصراً در حوزه انتخابیه‌ای که در مرحله اول انتخابات رأی داده‌اند شرکت خواهند نمود و کسانی که در‌مرحله اول در هیچ یک از حوزه‌های انتخاباتی رأی نداده باشند در مرحله دوم انتخابات می‌توانند شرکت نمایند.

‌تبصره 5 - در انتخابات میان دوره‌ای حوزه‌های انتخابیه هر دوره مجلس، کسانی حق رأی دارند که در انتخابات قبلی آن دوره در همان حوزه رأی ‌داده باشند و یا در هیچ یک از حوزه‌های انتخابیه شرکت نکرده و رأی نداده باشند.

‌ماده 10 - در هر مرحله انتخاباتی هر شخص واجد شرایط فقط می‌تواند یک بار با ارائه شناسنامه رأی دهد.

‌‌تبصره 1 - اخذ رأی در زندان ها ، پادگان ها و بیمارستان ها نیز فقط با ارائه شناسنامه می‌باشد.

‌تبصره 2 - شناسنامه رأی دهنده ممهور می‌گردد.

‌تبصره 3 - اخذ رأی در کلیه حوزه‌های انتخابیه کشور در یک روز انجام می‌شود و مدت آن حداقل ده ساعت است و در صورت ضرورت قابل تمدید می‌باشد.

‌تبصره 4 - تشخیص ضرورت و مدت تمدید اخذ رأی در یک حوزه یا سراسر کشور به عهده وزیر کشور است.

‌تبصره 5 - اخذ رأی باید در یکی از روزهای تعطیل رسمی باشد.

‌ماده 12 - انتخابات اقلیت‌های دینی زرتشتی، کلیمی، آشوری، کلدانی و ارامنه شمال به مرکزیت حوزه انتخابیه فرمانداری تهران و ارامنه جنوب به ‌مرکزیت حوزه انتخابیه فرمانداری اصفهان توسط فرمانداران و بخشدارانی که اقلیت‌های مزبور در آن جا سکونت دارند انجام خواهد شد.

‌ماده 19 - در موارد ذیل با تأیید هیأت نظارت حوزه انتخابیه مربوطه، برگ های رأی باطل و مراتب در صورتجلسه ‌قید و آراء مذکور ضمیمه صورتجلسه خواهد شد

الف) در موارد ذیل برگه های رأی باطل و جزء آراء مأخوذه محسوب می گردد:

 - آراء ناخوانا باشد.

-  آرائی که کلاً حاوی اسامی غیر از نامزدهای تأیید شده باشد.

 - آرائی که سفید به صندوق ریخته شده باشد.

ب) در موارد ذیل برگه های رأی باطل و جزء آراء مأخوذه محسوب نمی گردد:

1) صندوق فاقد لاک و مهر انتخاباتی باشد.

2) آراء زائد بر تعداد تعرفه باشد.

3) آراء کسانی که به سن قانونی رأی نرسیده باشند.

4) آرائی که با شناسنامه افراد فوت شده یا غیر ایرانی داده شده باشد.

5) آرائی که با تقلب و تزویر (در تعرفه ها، آراء، صورت جلسات، شمارش) به دست آمده باشد.

6) آرائی که با شناسنامه غیر یا جعلی اخذ شده باشد. 

7) آراء تکراری.

8) آرائی که با شناسنامه کسانی که حضور ندارند اخذ شده باشد.

9) آرائی که فاقد مهر انتخاباتی باشد.

10) آرائی که از طریق تهدید بدست آمده باشد.

11) آرائی که روی ورقه‌ای غیر از برگ رأی نوشته شده باشد.

12) آرائی که از طریق خرید و فرش به دست آمده باشد.

‌تبصره 1 - کل آراء مندرج در صورتجلسه‌ای که صندوق اخذ رأی آن فاقد اوراق رأی یا برگه های تعرفه باشد، باطل و جزو آراء مأخوذه محسوب‌ نخواهد شد.

‌‌تبصره 2 - آراء زائد مذکور در جزء (2) بند "ب" به قید قرعه از کل برگه های رأی کسر می‌شود.

‌‌تبصره 3 - آراء باطل مأخوذه در حد نصاب انتخاب نماینده موضوع ماده (8) این قانون محاسبه نمی گردد.

‌ماده 20 - در صورتی که در برگ رأی علاوه بر اسامی نامزدهای تأیید شده اسامی دیگری نوشته شده باشد برگ رأی باطل نبوده و فقط اسامی ‌اضافی خوانده نمی‌شود.

‌تبصره 1 - در صورتی که نام یک داوطلب در برگه رأی مکرر نوشته شده باشد فقط یک رأی برای او محسوب می‌شود.

تبصره 2 - چنانچه آرای ریخته شده به صندوق به علت تشابه اسمی نامزدهای انتخاباتی به هیچ وجه قابل تشخیص و تفکیک نباشد به نسبت آراء‌ نامزدهای دارای تشابه اسمی در آن صندوق میان آنان تقسیم می‌شود و در مورد رأی یا آراء باقیمانده غیرقابل تقسیم، به حکم قرعه عمل خواهد شد.

‌تبصره 3 - به منظور تسهیل امر نظارت و حفظ آرای واقعی مردم و جلوگیری از تضییع حقوق داوطلبان نمایندگی ، چنانچه نامزدی در حوزة انتخابیه به تشخیص هیأت اجرایی یا نظارت برای عامة مردم ناشناخته و گمنام باشد ولی نام خانوادگی یا نام و نام خانوادگی او مشابه نام خانوادگی یا نام و نام خانوادگی یکی از داوطلبان سرشناس و معروف آن حوزه باشد باید مشخصه مانند شماره (کد)، شغل ، محل سکونت ، نام پدر و غیره برای او تعیین و در آگهی انتشار اسامی نامزدهای انتخاباتی درج گردد. آرای فاقد آن مشخصه برای او منظور نخواهد شد. فرد مذکور می تواند در تبلیغات انتخاباتی خود مشخصة تعیین شده را قید نماید و چنانچه در ایام تبلیغات انتخاباتی اعلام انصراف نماید داوطلب هم نام او می تواند قبل از روز انتخابات از طریق روزنامه و صدور اطلاعیه ادامة داوطلبی خود را برای رفع ابهام اعلام نماید

تبصره 4 - در مواردی که دو انتخابات به طور همزمان انجام گیرد آرائی که اشتباهاً به صندوق دیگر ریخته شود با حضور ناظرین شورای نگهبان ‌قبل از هر اقدامی به صندوق مربوطه انتقال داده شده و سپس وظیفه قانونی انجام می‌گیرد.

‌ماده 21 - در صورتی که اسامی نوشته شده بیش از تعداد لازم باشد، اسامی اضافی از آخر، خوانده نمی‌شود.

‌ماده 22 - قبل از شروع رأی‌گیری باید در حضور نمایندگان هیأت نظارت بر حوزه انتخابیه مربوط، صندوق های خالی، بسته و ممهور به مهر هیأت‌ نظارت حوزه انتخابیه گردد و در صورتجلسه‌ای که قبل از آغاز زمان انتخابات در محل اخذ رأی تنظیم می‌گردد، نمایندگان هیأت نظارت بر حوزه انتخابیه ‌مربوط، تعداد صندوق ها و خالی بودن آنها را گواهی نمایند و در صورتی که در جریان رأی‌گیری، نیاز باشد که صندوقی را اضافه نمایند، باید به همین‌ترتیب عمل نموده و صورتجلسه گردد.


‌فصل سوم: شرایط انتخاب کنندگان و انتخاب شوندگان

‌ماده 27 - انتخاب کنندگان باید دارای شرایط ذیل باشند:

1 - تابعیت کشور جمهوری اسلامی ایران.

2 - هجده سال تمام.

3 - عاقل بودن.

‌ماده 28 - انتخاب شوندگان هنگام ثبت نام باید دارای شرایط زیر باشند:

1 - اعتقاد و التزام عملی به اسلام و نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران.

2 - تابعیت کشور جمهوری اسلامی ایران.

3 - ابراز وفاداری به قانون اساسی و اصل مترقی ولایت مطلقه فقیه.

4 – داشتن حداقل مدرک کارشناسی ارشد و یا معادل آن.

5 - نداشتن سوء شهرت در حوزه انتخابیه.

6 - سلامت جسمی در حد برخورداری از نعمت بینائی، شنوائی و گویائی.

7 - حداقل سن سی سال تمام و حداکثر هفتاد و پنج سال تمام.

‌تبصره 1 - داوطلبان نمایندگی اقلیت های دینی مصرح در قانون اساسی از التزام عملی به اسلام، مذکور در بند (1) مستثنی بوده و باید در دین خود‌ ثابت ‌العقیده باشند.

تبصره 3 – هر دوره نمایندگی مجلس شورای اسلامی معادل یک مقطع تحصیلی فقط برای شرکت در انتخابات محسوب می‌شود.

‌ماده 29 - اشخاص زیر به واسطه مقام و شغل خود از داوطلب شدن محرومند:

‌الف - اشخاص زیر از داوطلب شدن در حوزه‌های انتخابیه سراسر کشور محرومند مگر اینکه حداقل شش ماه[ قبل از ثبت نام از سمت خود استعفاء ‌نموده و به هیچ وجه در آن پست شاغل نباشند

1 - رئیس جمهور و معاونین و مشاورین وی.

2 - دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام و معاونین وی.

3 - مشاورین معاونین رئیس جمهور.

4 - رؤسای دفاتر سران سه قوه.

5 - وزرا و سرپرستان وزارتخانه‌ها.

6 - معاونین و مشاورین وزرا.

7 - مدیران کل و سرپرستان ادارات کل وزارتخانه‌ها و مدیران کل حوزه وزارتی و رؤسای دفاتر وزرا.

8 - اعضای شورای نگهبان و هیأت مرکزی نظارت بر انتخابات.

9 - رئیس قوه قضائیه و معاونین و مشاورین وی.

10 - رئیس دیوان عالی کشور و معاونین و مشاورین وی.

11 - دادستان کل کشور و معاونین و مشاورین وی.

12 - رئیس دیوان عدالت اداری و معاونین و مشاورین وی.

13 - رئیس سازمان بازرسی کل کشور و معاونین و مشاورین وی.

14- رؤسا و سرپرستان سازمان ها ، ادارات کل ، ادارات عقیدتی سیاسی نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران ، جانشینان و معاونین آنان در سراسر‌کشور.

15 - رئیس سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران و معاونین وی.

16 - رئیس جمعیت هلال احمر جمهوری اسلامی ایران و معاونین وی.

17 - استانداران.

18 - معاونین و مشاورین استانداران.

19 - فرمانداران.

20 - بخشداران.

21 - شهرداران و رؤسای مناطق شهرداری.

22 - رؤسا و سرپرستان سازمان های دولتی.

23 - رئیس دانشگاه آزاد اسلامی.

24-  اعضای هیأت مدیره و مدیران عامل بانک ها.

25- اعضای هیأت مدیره ، مدیران عامل شرکت های دولتی و وابسته به دولت که حیطه وظایف و اختیارات آنها به کل کشور تسری دارد.

26- رئیس کل بانک مرکزی ایران و معاونین و مشاورین وی.

27- رؤسا و سرپرستان بنیادهای (‌مستضعفان، شهید، 15 خرداد، مسکن)، کمیته امداد امام خمینی(‌ره)، نهضت سوادآموزی، سازمان تبلیغات اسلامی،‌دفتر تبلیغات حوزه علمیه قم ، رئیس سازمان تعزیرات حکومتی ، رؤسای اتاق های بازرگانی ، صنایع و معادن ، تعاون، معاونین و مشاورین آنان.

28- شاغلین در نیروهای مسلح و وزارت اطلاعات.

ب - اشخاص زیر از داوطلب شدن در حوزه‌های انتخابیه قلمرو مأموریت خود محرومند مگر اینکه شش ماه قبل از ثبت نام از سمت خود استعفا‌ء نموده و به هیچ وجه در آن پست شاغل نباشند:

1 - ائمه جمعه دائمی.

2 – قضات شاغل در امر قضاء و رؤسای دادگستری شهرستان ها و استان ها

3 - مدیران کل و سرپرستان دفاتر و ادارات کل استان ها و معاونین آنان.

4 - مدیران کل و سرپرستان دفاتر و ادارات کل استانداری ها و معاونین آنان.

5 - رؤسا و سرپرستان ادارات و سازمان های دولتی و وابسته به دولت و معاونین آنان در استان و شهرستان.

6 - رؤسا و سرپرستان دانشگاه ها و مؤسسات آموزش عالی اعم از دولتی و غیر دولتی و رؤسا و سرپرستان واحدها و شعب آنها.

7 - اعضای هیأت مدیره و مدیران عامل شرکت های دولتی و وابسته به دولت در استان و شهرستان.

8 - سرپرستان مناطق و رؤسای شعب بانک ها در استان و شهرستان.

9 - سرپرستان دفاتر سازمان تبلیغات اسلامی در مرکز استان و شهرستان ها.

10 - مدیران مراکز صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران.

11- اعضای‌ شوراهای اسلامی شهر و روستا.

ج - اعضای هیأت های اجرائی و ناظرین شورای نگهبان در حوزه انتخابیه تحت مسئولیت خود.

‌تبصره 1 - کلیه مقامات دارای عناوین هم طراز با عناوین مذکور در بندهای (‌الف) و (ب) مشمول این ماده می‌باشند. تشخیص هم طرازی با سازمان ‌امور اداری و استخدامی کشور می‌باشد.

‌تبصره 2 - درمورد کسانی که طبق قوانین استخدامی و یا تعهد خدمت، استعفای آنان منوط به پذیرش آن از سوی مسئولین مربوطه باشد، قبول‌ استعفا شرط است. همچنین استعفای پرسنل نیروهای مسلح منوط به قبول فرماندهی کل قوا می‌باشد.

‌تبصره 3 - به هنگام ثبت‌نام، ارائه گواهی رسمی مبنی بر قبول استعفا و عدم اشتغال در پست و مقام و مشاغل یاد شده در بندهای (‌الف) و (ب) ‌این ماده شش ماه قبل از ثبت نام الزامی است.

تبصره 4- جایگزین فرد مستعفی باید از سوی مرجع ذی صلاح بالاتر ، حداکثر به مدت یک ماه به طور رسمی معرفی شود و فرد مستعفی در آن حوزه مسئولیتی نداشته باشد.

تبصره 5- هر یک از مسئولین استانی و شهرستانی نظیر رئیس ستاد اقامه نماز و رئیس ستاد امر به معروف و نهی از منکر مشمول حکم فوق می گردند.

تبصره 6- وزارت کشور موظف است حداقل هفت ماه قبل از ثبت نام از داوطلبان ، مراتب را از طریق رسانه های گروهی به آگاهی عموم برساند.‌

ماده 30 - اشخاص زیر از داوطلب شدن نمایندگی مجلس محرومند:

1- کسانی که در جهت تحکیم مبانی رژیم سابق نقش مؤثر داشته اند.

2- ملاکیــن بزرگ که زمین های موات را به نـام خود ثبت داده اند.

3- وابستگان تشکیلاتی و هواداران احزاب، سازمان­ها و گروه هایی که غیرقانونی بودن آنها از طرف مقامات صالحه اعلام شده است.

4- کسانی که به جرم اقدام علیه جمهوری اسلامی ایران محکوم شده اند.

5- محکومین به ارتداد به حکم محاکم صالحه قضائی.

6- مشهورین به فساد و متجاهرین به فسق.

7- محکومین به حدود شرعی مگر آنکه توبه آنان ثابت شده باشد.

8- قاچاقچیان مواد مخدر و معتادین به این مواد.

9- محجورین و کسانی که به حکم دادگاه مشمول اصل چهل و نهم(49) قانونی اساسی باشند.

10- وابستگان به رژیم سابق از قبیل اعضای انجمن های شهر و شهرستان ، وابستگان به تشکیلات فراماسونری ، هیأت رئیسه کانون های حزب رستاخیز ، حزب ایران نوین و اعضای فعال آنها ، نمایندگان مجلسین سنا ، شورای ملی سابق و مأموران ساواک. 

11- محکومین به خیانت ، کلاهبرداری ، اختلاس و ارتشاء ، غصب اموال دیگران و محکومین به سوء استفاده مالی به حکم محاکم صالحه قضائی.


فصل پنجم: اعلام داوطلبی و رسیدگی به صلاحیت داوطلبان

ماده 45 - داوطلبان نمایندگی مجلس باید ظرف هفت روز از تاریخ انتشار دستور شروع انتخابات به وسیله وزارت کشور با مراجعه به فرمانداری یا بخشداری مرکز حوزه انتخابیه پرسشنامه مخصوص اعلام داوطلبی را دریافت و تکمیل و تسلیم نمایند.

ماده 48 - وزارت کشور و شورای نگهبان پس از وصول مشخصات داوطلبان ، روزانه لیست کامل آنها را تهیه و به منظور بررسی سوابق آنان در رابطه با صلاحیت های مذکور در این قانون به وزارت اطلاعات ، دادستانی کل ، سازمان ثبت احوال کشور و اداره تشخیص هویت و پلیس بین الملل در مرکز ارسال می دارد . مراکز مزبور موظفند ظرف پنج روز نتیجه بررسی را با دلیل و سند به وزارت کشور و شورای نگهبان اعلام نمایند.

تبصره - وزارت کشور می تواند در صورت لزوم از داوطلب نمایندگی مجلس انگشت نگاری به عمل آورد .

ماده 50 – هیأت های اجرایی مراکز حوزه های انتخابیه موظفند حداکثر ظرف ده روز پس از پایان مهلت ثبت نام با توجه به نتایج بدست آمده از بررسی های لازم در محل و با استفاده از نتایج اعلام شده توسط وزارت کشور صلاحیت داوطلبان در رابطه با صلاحیت های مذکور در این قانون را مورد رسیدگی قرار داده و نتیجه را کلاً به هیأت های نظارت اعلام نمایند.

تبصره - رد صلاحیت داوطلبان نمایندگی مجلس شورای اسلامی باید مستند به قانون و براساس مدارک و اسناد معتبر باشد.

ماده 51 - فرمانداران و بخشداران مراکز حوزه های انتخابیه مکلفند نظریه رد هیأت اجرائی انتخابات را با ذکر استناد قانونی ظرف یک روز به داوطلبان ابلاغ نموده و با سریعترین وسیله به ضمیمه اسناد و مدارک به اطلاع هیأت نظارت استان برسانند.

تبصره - کسانی که صلاحیت آنان مورد تأیید قرار نگرفته حق دارند ظرف چهار روز از تاریخ ابلاغ به داوطلب ، شکایت خود را مستدلاَ به هیأت نظارت استان اعلام نمایند.

ماده 55 - هر یک از نامزدها به تنهایی یا چند نامزد مشترکاً می توانند به طریق زیر برای شعب اخذ رأی یک نفر نماینده به هیأت نظارت حوزه انتخابیه معرفی نمایند:

الف - حوزه های دارای یک نماینده به ازای هر صندوق یک نماینده.

ب - حوزه های دارای دو نماینده به ازای هر دو صندوق یک نماینده.

ج - حوزه های دارای سه نماینده به ازای هر سه صندوق یک نماینده.

د - حوزه های دارای چهار نماینده به ازای هر چهار صندوق یک نماینده.

هـ - حوزه های دارای پنج نماینده به ازای هر پنج صندوق یک نماینده.

و - حوزه های دارای شش نماینده به ازای هر شش صندوق یک نماینده.

همچنین متناسب با تعداد نمایندگان هر حوزه انتخابیه به همان تعداد از صندوق ها یک نماینده.

این نمایندگان می توانند در محل شعب اخذ رأی حضور داشته باشند . چنانچه تخلفی در شعب اخذ رأی صورت گیرد بدون دخالت ، مراتب را به هیأت های اجرایی و نظارت بخش یا مراکز شهرستان‌کتباَ‌اعلام‌خواهند‌نمود.

حضور نمایندگان هر یک از کاندیداها تا پایان اخذ رأی و شمارش آرا و تنظیم صورت جلسه بلامانع است. ممانعت از حضور نمایندگان کاندیداها در شعب اخذ رأی ممنوع بوده و جرم محسوب می‌گردد و متخلف به مجازات مقرر در ماده(83) قانون‌محکوم‌خواهدشد.

تبصره - حضور دیگر افراد به جز مسئولین ( مسئولین و اعضای صندوق های اخذ رأی ، ناظرین شورای نگهبان ، نمایندگان و بازرسان وزارت کشور ، نمایندگان نامزدها ) در شعب اخذ رأی تحت هر عنوان که باشد ممنوع است و جرم محسوب می گردد . مأمورین انتظامی و مسئولین در صندوق های اخذ رأی موظفند از حضور افراد غیر مسئول جلوگیری به عمل آورند . متخلفین به مجازات مقرر در ماده (75) محکوم خواهند شد.


فصل ششم: تبلیغات

ماده 56 - فعالیت تبلیغات انتخاباتی نامزدهای نمایندگی هشت روز قبل از روز اخذ رأی (مرحله اول و دوم) آغاز و تا بیست و چهار ساعت قبل از اخذ رأی ادامه خواهد داشت.

ماده 57 - استفاده از هر گونه پلاکارد ، پوستر ، دیوار نویسی و کاروان های تبلیغاتی و استفاده از بلندگوهای سیار در خارج از محیط سخنرانی و امثال آن به استثنای عکس برای تراکت و زندگی نامه و جزوه و همچنین سخنرانی و پرسش و پاسخ از طرف نامزدهای انتخاباتی و طرفداران آنان ممنوع می باشد. متخلفین از این ماده به سه تا سی روز زندان محکوم می‌گردند.

تبصره 1- اعلام نظر شخصیت ها در تأیید نامزدها به شرطی مجاز است که بدون ذکر عنوان و مسئولیت آنها باشد و مدرک کتبی مربوط به امضای آنان تسلیم هیأت اجرائی انتخابات شده باشد.

تبصره 2- نصب و الصاق عکس و پوستر ممنوع می باشد و چاپ عکس صرفاً محدود به زندگی نامه، جزوه، بروشور و کارت حداکثر در قطع 10*15 مجاز می باشد. نصب بنر و پارچه در محل ستادهای اصلی نامزدها به تفکیک برادران و خواهران مجاز می باشد.

تخلف از مفاد این تبصره توسط چاپ خانه ها مستوجب مجازات مندرج در این ماده می باشد.

ماده 58 - هیچ کس حق ندارد آگهی تبلیغاتی نامزدهای انتخاباتی را که در محل های مجاز الصاق گردیده در زمان قانونی تبلیغات پاره و یا معدوم یا مخدوش نماید و عمل مرتکب جرم محسوب می شود.

ماده 59 - انجام هر گونه فعالیت تبلیغاتی از تاریخ اعلام رسمی اسامی نامزدها برای نامزدهای نمایندگی مجلس از صدا و سیما و میز خطابه نماز جمعه و یا هر وسیله دیگری که جنبه رسمی و دولتی دارد و فعالیت کارمندان در ساعات اداری و همچنین استفاده از وسایل و سایر امکانات وزارت­خانه ها، ادارات، شرکت­های دولتی، مؤسسات وابسته به دولت، شهرداری ها، شرکت ها و سازمان های وابسته به آنها و نهادها و مؤسساتی که از بودجه عمومی (به هر مقدار) استفاده می کنند و همچنین در اختیار گذاشتن وسایل و امکانات مزبور ممنوع بوده و مرتکب مجرم شناخته می شود.

تبصره 1- مؤسسات و نهادهایی که دارایی آنان از اموال عمومی است ، همانند بنیاد مستضعفان مشمول این ماده می باشند.

تبصره 2 - نشریات و مطبوعات متعلق به سازمان ها ، وزارتخانه ها ، ادارات ، نهادها و مؤسسات یاد شده در متن این ماده ، حق تبلیغ برای نامزدهای انتخاباتی را ولو به صورت درج آگهی ندارند.

ماده 60 - اعضای هیأت های اجرایی و نظارت انتخابات حق تبلیغ له یا علیه هیچ یک از داوطلبان انتخاباتی را نخواهند داشت.

ماده 61 - هرگونه الصاق و نصب اعلامیه ، عکس ، پوستر ، بنر و پارچه های تبلیغاتی به طور کلی ممنوع است و مأمورین انتظامی در صورت مشاهده چنین مواردی باید نسبت به امحاء آنها اقدام نموده و متخلفین را جلب و به مقامات قضایی تحویل نمایند . استنکاف از این وظیفه جرم محسوب می شود.

ماده 62 - هرگونه آگهی و آثار تبلیغاتی باید قبل از شروع اخذ رأی از محل شعبه ثبت نام و اخذ رأی توسط اعضای شعب امحاء گردد.

ماده 63 - ستادهای تبلیغات انتخاباتی تنها در مراکز بخش ها، شهرها و شهرستان ها دایر می گردد در شهرهای بزرگ در هر منطقه شهرداری یک محل به عنوان ستاد انتخاباتی می تواند دایر گردد. در مواردی که یک منطقه ، چند عنوان از عناوین فوق الذکر را داشته باشد در حکم یک عنوان می باشد.

تبصره 1- ستاد تبلیغات انتخابات، مرکزی است که فعالیت های تبلیغاتی نامزدها، مندرج در مواد فصل ششم این قانون در آن ساماندهی و انجام پذیرد.

تبصره 2 - تشکیل ستاد تبلیغات انتخاباتی بدون اعلام نشانی محل ستاد و نام مسئول آن به فرمانداری یا بخشداری ممنوع است.

ماده 64 - مطبوعات و نشریات حق ندارند آگهی یا مطالبی علیه نامزدهای انتخاباتی درج کنند و یا برخلاف واقع مطلبی بنویسند که دال بر انصراف گروه یا اشخاصی از نامزدهای معین باشد و در هر صورت نامزدها حق دارند پاسخ خود را ظرف هجده ساعت پس از انتشار نشریه مزبور بدهند و آن نشریه مکلف به چاپ فوری آن طبق قانون مطبوعات می باشد.

در صورتی که آن نشریه منتشر نشود مسئول آن باید با هزینه خود پاسخ نامزد را به نشریه مشابه دیگری ارسال دارد و آن نشریه مکلف به درج آن در اولین چاپ خود خواهد بود . انتشار این گونه مطالب در غیر مطبوعات نیز ممنوع است و نامزد معترض حق ‌دارد‌ نظر ‌خود را منتشر نماید.

ماده 65 - داوطلبان نمایندگی و طرفداران آنان به هیچ وجه مجاز به تبلیغ علیه داوطلبان دیگر نبوده و تنها می‌توانند شایستگی های خود یا داوطلب مورد نظرشان را مطرح نمایند و هرگونه هتک حرمت و حیثیت نامزدهای انتخاباتی برای عموم ممنوع بوده و متخلفین طبق مقررات مجازات خواهند شد.


فصل هفتم: جرائم و تخلفات

ماده 66 - علاوه بر جرائم مندرج در این قانون ارتکاب امور ذیل جرم محسوب می شود:

1- خرید و فروش رأی.

2- رأی گرفتن با شناسنامه کسی که حضور ندارد.

3- تهدید یا تطمیع در امر انتخابات.

4- رأی دادن با شناسنامه جعلی.

5- رأی دادن با شناسنامه دیگری.

6- رأی دادن بیش از یکبار.

7- توصیه به نوشتن اسم کاندیدای معین در ورقه رأی توسط افراد متفرقه در محل اخذ رأی.

8- اخلال در امر انتخابات.

9- کم و زیاد کردن آراء یا تعرفه ها.

10- تقلب در رأی گیری و شمارش آراء.

11- تقلب و تزویر در اوراق تعرفه یا برگ رأی یا صورت جلسات.

12- توصیه به نوشتن اسم کاندیدای معین در ورقه رأی از طرف اعضای شعبه اخذ رأی ، ناظرین و بازرسان.

13- تغییر و تبدیل یا جعل و یا ربودن و یا معدوم نمودن اوراق و اسناد تبلیغاتی از قبیل تعرفه و برگ رأی و صورت جلسات و تلکس و تلفن گرامها و تلگراف ها.

14- بازکردن و یا شکستن قفل محل نگهداری و لاک و مهر صندوق های رأی بدون مجوز قانونی.

15- جابجایی، دخل و تصرف و یا معدوم نمودن اسناد انتخاباتی بدون مجوز قانونی.

16- ایجاد رعب و وحشت برای رأی دهندگان یا اعضای شعب ثبت نام و اخذ رأی با اسلحه یا بدون اسلحه در امر انتخابات.

17- دخالت در امر انتخابات با سِمَت مجعول و یا به هر نحو غیر قانونی.

18- انجام یا عدم انجام هرگونه عملی که باعث مخدوش شدن رأی مردم از ناحیه اعضای شعبه اخذ رأی باشد از قبیل خودداری کردن از ممهور نمودن برگ تعرفه یا شناسنامه یا انتقال صندوق اخذ رأی به غیر از محل آگهی شده.

تبصره - چنانچه وقوع جرائم مندرج در این ماده موجب گردد که جریان انتخابات در یک یا چند شعبه ثبت نام و اخذ رأی از مسیر قانونی خود خارج شود و در نتیجه کلی انتخابات مؤثر باشد مراتب به وسیله وزارت کشور به منظور طرح در شورای نگهبان به هیأت مرکزی نظارت اعلام می گردد.

ماده 67 - تشکیلات قضائی هر حوزه انتخابیه به منظور پیشگیری از وقوع جرم، ضمن هماهنگی با ناظرین شورای نگهبان و هیأت اجرائی اقدامات لازم را در محدوده مقررات معمول‌می‌دارد.

تبصره - از موقع ثبت نام تا پایان انتخابات احضار و بازداشت نامزدهای نمایندگی مجلس شورای اسلامی در رابطه با اتهامات قبل از نامزدی و یا تخلفات انتخاباتی ممنوع است مگر در مواردی که به نظر رئیس قوه قضائیه عدم بازداشت آنان موجب تضییع حق گردد و یا اخذ تأمین و تضمین لازم ممکن نباشد.


فصل نهم: مجازات

ماده 75 - مجازات مرتکبین جرائم و تخلفات مقرر در بندهای (1) ، (2) ، (3) ، (4) ، (5) ، (6) ، (7) و (8) ماده (66) تا سه ماه حبس یا یک میلیون (000/000/ 1) تا پنج میلیون (000 /000/ 5) ریال جزای نقدی و هشت سال محرومیت از عضویت در هیأت­های اجرایی و نظارت و شعب اخذ رأی می باشد.

ماده 76 - مجازات مرتکبین جرائم و تخلفات مقرر در بندهای (9) ،‌ (10) ، (11) ، (12) ،‌ (13) ، (14) ، (15) و (18) ماده (66) از شش ماه تا دو سال حبس‌یا سه میلیون (000 /000/3) تا پانزده ( 000 /000/ 15) میلیون ریال جزای نقدی و حسب مورد به انفصال از خدمات دولتی از شش ماه تا دو سال و دوازده سال محرومیت از عضویت در هیأت های اجرایی و نظارت و شعب اخذ رأی می باشد.

ماده 77 - مجازات مرتکبین جرائم مقرر در بند ( 16 ) ماده (66) اعم از مباشر و یا معاون و یا تحریک کننده در صورتی که محاربه صدق نکند همان مجازات مقرر در ماده ( 617 ) قانون مجازات اسلامی می باشد.

ماده 78 - مجازات مرتکبین جرائم مقرر در بند ( 17) ماده (66) علاوه بر مجازات مندرج در ماده ( 555 ) قانون مجازات اسلامی ، دوازده سال محرومیت از عضویت در هیأت های اجرایی و نظارت و شعب اخذ رأی می باشد.

ماده 79 - مجازات تخلف از مقررات مواد (11) ، (24) ، (34) ، (40) ، (53) ، (60) و تبصره های مربوط با رعایت مقررات قانون رسیدگی به تخلفات اداری عبارت است از کسر حقوق ، فوق العاده شغل و یا عناوین مشابه ، حداکثر تا یک سوم از یک ماه تا یک سال و یا انفصال موقت از یک ماه تا یک سال.

تبصره - چنانچه مرتکب از کارکنان دولت نباشد از عضویت در هیأت های اجرایی ، نظارت و شعب اخذ رأی برای مدت هشت سال محروم خواهد شد.

ماده 80 - مجازات تخلف از مقررات مواد (57) و (58) پرداخت پانصد هزار تا یک میلیون ریال جزای نقدی می باشد.

ماده 81 - مجازات مرتکبین تخلف مندرج در صدر ماده (59) و تبصره (2) آن حبس از سه تا شش ماه یا جزای نقدی از دومیلیون تا ده میلیون ریال می باشد و مجازات مرتکبین جرائم مندرج در قسمت اخیر ماده (59) و تبصره (1) آن همان مجازات مقرر در ماده (598) قانون مجازات اسلامی خواهد بود.

ماده 82 - مجازات تخلف از مقررات ماده (61) از یک صد هزار تا دو میلیون ریال جزای نقدی می باشد چنانچه مأمورین انتظامی و سایر مقامات و مسئولین موظف از انجام وظیفه مقرر در ذیل ماده (61) استنکاف نمایند علاوه بر مجازات مقرر فوق، به انفصال موقت از یک تا سه ماه محکوم می گردند.

ماده 83 - مجازات مرتکبین تخلفات موضوع ماده ( 64 ) علاوه بر کیفر مقرر در قانون مطبوعات ، جزای نقدی از یک میلیون تا پنج میلیون ریال می باشد. در صورتی که تخلف ارتکابی متضمن افترا و اهانت باشد مرتکب به مجازات مقرر در قانون مجازات اسلامی محکوم خواهد شد.

ماده 84 - مجازات مرتکبین تخلف مقرر در تبصره ماده (63) از پانصد هزار تا دو میلیون ریال جزای نقدی می باشد.

ماده 85 - مجازات مرتکبین تخلف از موضوع مقرر در صدر ماده (65) جزای نقدی از پنجاه هزار تا یک میلیون ریال می‌باشد.

ماده 86 - در کلیه مواردی که مرتکب هر یک از تخلفات موضوع این قانون از داوطلبان نمایندگی باشند به حداکثر مجازات مقرر محکوم خواهد شد.

ماده 87 - در اجرای صحیح اصل نود و نهم (99) قانون اساسی و حفظ بی طرفی کامل ، ناظرین شورای نگهبان موظفند در طول مدت مسئولیت خود ، بی طرفی کامل را حفظ نمایند و جانب داری ناظرین به هر طریقی از یکی از کاندیداها جرم‌ محسوب‌می‌شود.

تبصره - ناظرین شورای نگهبان در صورتی که مرتکب هر یک از جرائم مربوط به هیأتهای اجرایی و یا هیأتهای اخذ رأی شوند به مجازات جرائم مقرر در ماده (66) و تبصره ماده (53) برای این‌هیأتها،محکوم‌می‌گردند.

ماده 88 – مجازات های این فصل به انواع مذکور در این قانون منحصر نبوده و قاضی در هر مورد می تواند متخلف را به مجازات مذکور در این قانون و یا مجازاتی که برای این تخلفات در کتاب پنجم قانون مجازات اسلامی (تعزیرات و مجازات های بازدارنده) مصوب 2/3/1375 مقرر گردیده محکوم نماید.

ماده 94 - کلیه قوانین و مقررات مغایر با این قانون ملغی الاثر می باشد.

اصول قانون اساسی مرتبط با انتخابات مجلس شورای اسلامی


اصل‌ ششم‌ 

در جمهوری‌ اسلامی‌ ایران‌ امور کشور باید به‌ اتکاء آرای‌ عمومی‌ اداره‌ شود، از راه‌ انتخابات‌: انتخاب ‌رئیس‌‌جمهور، نمایندگان‌ مجلس‌ شورای‌ اسلامی‌، اعضای‌ شوراها و نظایر اینها، یا از راه‌ همه‌پرسی‌ در مواردی‌ که‌ دراصول‌ دیگر این‌ قانون‌ معین‌ می‌گردد.

اصل‌ شصت‌ و دوم‌ 

مجلس‌ شورای‌ اسلامی‌ از نمایندگان‌ ملت‌ که‌ به‌ طور مستقیم‌ و با رأی‌ مخفی‌ انتخاب‌ می‌شوند تشکیل‌ می‌گردد.

شرایط‌ انتخاب‌کنندگان‌ و انتخاب ‌شوندگان‌ و کیفیت‌ انتخابات‌ را قانون‌ معین‌ خواهد کرد.

اصل‌ شصت‌ و سوم‌ 

دورة‌ نمایندگی‌ مجلس‌ شورای‌ اسلامی‌ چهار سال‌ است‌. انتخابات‌ هر دوره‌ باید پیش‌ از پایان ‌دورة‌ قبل‌ برگزار شود به‌ طوری‌ که‌ کشور در هیچ‌ زمان‌ بدون‌ مجلس‌ نباشد.

اصل‌ شصت‌ و هفتم‌ 

نمایندگان‌ باید در نخستین‌ جلسه‌ مجلس‌ به‌ ترتیب‌ زیر سوگند یاد کنند و متن‌ قسم ‌نامه‌ را امضاء نمایند.

بسم‌الله الرحمن‌الرحیم‌

«من‌ در برابر قرآن ‌مجید، به‌ خدای‌ قادر متعال‌ سوگند یاد می‌کنم‌ و با تکیه‌ بر شرف‌ انسانی‌ خویش‌ تعهد می‌نمایم‌ که‌ پاسدار حریم ‌اسلام‌ و نگاهبان‌ دستاوردهای‌ انقلاب‌ اسلامی‌ ملت‌ ایران‌ و مبانی‌ جمهوری‌ اسلامی‌ باشم‌، ودیعه‌ای‌ را که‌ ملت‌ به‌ ما سپرده‌ به‌ عنوان ‌امینی‌ عادل‌ پاسداری‌ کنم‌ و در انجام‌ وظایف‌ وکالت‌، امانت‌ و تقوا را رعایت‌ نمایم‌ و همواره‌ به‌ استقلال‌ و اعتلای‌ کشور و حفظ‌ حقوق ملت‌ و خدمات‌ به‌ مردم‌ پایبند باشم‌، از قانون‌ اساسی‌ دفاع‌ کنم‌ و در گفته‌ها و نوشته‌ها و اظهارنظرها، استقلال‌ کشور و آزادی‌ مردم‌ و تأمین‌ مصالح‌ آنها را مدنظر داشته‌ باشم‌«.

نمایندگان‌ اقلیت های‌ دینی‌ این‌ سوگند را با ذکر کتاب‌ آسمانی‌ خود یاد خواهند کرد.

نمایندگانی‌ که‌ در جلسه‌ نخست‌ شرکت‌ ندارند باید در اولین‌ جلسه‌ای‌ که‌ حضور پیدا می‌کنند مراسم‌ سوگند را به‌ جای‌آورند.

اصل‌ شصت‌ و هشتم‌ 

در زمان‌ جنگ‌ و اشغال‌ نظامی‌ کشور، به‌ پیشنهاد رئیس‌ جمهور و تصویب‌ سه‌ چهارم ‌مجموع‌ نمایندگان‌ و تأیید شورای‌ نگهبان‌، انتخابات‌ نقاط‌ اشغال‌ شده‌ یا تمامی‌ مملکت‌ برای‌ مدت‌ معینی‌ متوقف‌ می‌شود و در صورت‌ عدم‌ تشکیل‌ مجلس‌ جدید، مجلس‌ سابق‌ همچنان‌ به‌ کار خود ادامه‌ خواهد داد.

اصل‌ نود و نهم‌ 

شورای نگهبان‌ نظارت‌ بر انتخابات‌ مجلس‌ خبرگان‌ رهبری‌، ریاست‌ جمهوری ‌،مجلس‌ شورای‌اسلامی‌ و مراجعه‌ به‌ آرای‌ عمومی‌ و همه‌پرسی‌ را برعهده‌ دارد.


تفسیر اصل نود و نهم (نظریه شمارة 1234 مورخ 1/3/1370 شورای نگهبان):

« نظارت مذکور در اصل نود و نهم (99) قانون اساسی استصوابی است و شامل تمام مراحل اجرایی انتخابات از جمله تأیید و ردصلاحیت کاندیداها می شود. »

انتخابات آزاد و عادلانه (منصفانه)

محمّد ابراهیمی

عکس انتخابات

مقدمه

با توجه به این که منشأ قدرت حکومت- در جوامع دمکراتیک- اراده مردم است که این اراده به وسیله انتخابات ابراز می‌گردد، برگزاری انتخابات آزاد و عادلانه (منصفانه) یکی از متداول ترین و مهمترین شیوه‌ها و ابزارها برای ابراز این اراده و تحقق مشارکت مردمی در حیات عمومی و اعمال موثر حقوق بشر و آزادی‌های اساسی به شمار می‌آید. تا جایی که تحقق «حق مشارکت در حیات عمومی» و تشکیل حکومت و تأمین آزادی مشارکت عموم افراد در اداره امور جامعه که به عنوان حقوق اساسی افراد در نظام حقوق بشر مورد شناسایی قرار گرفته‌اند، منوط به برگزاری انتخاباتی آزاد و عادلانه است. از همین جهت است که در «اعلامیه جهانی درباره دموکراسی» بر‌این نکته تأکید شده که عنصر کلیدی در اعمال و تحقق دموکراسی، برگزاری انتخابات آزاد و عادلانه است. در این مختصر تلاش شده تا به مفهوم انتخابات آزاد و عادلانه، منابع حمایت از آن، معیارها و سایر مسایل مربوطه در نظام حقوق بشر پرداخته شود.

 

1- مفهوم انتخابات آزاد و عادلانه

هر چند اصل معنا و مفهوم انتخابات آزاد و عادلانه هم زمان با شکل گیری نظام مدرن حقوق بشری و تدوین اسناد مهمی چون منشور سازمان ملل متحد (1945) و اعلامیه جهانی حقوق بشر (1948) مورد توجه جامعه بین المللی بوده است، اما به کارگیری این اصطلاح در این قالب، بیشتر به دهه نود، به وی‍ژه سال 1994 بر‌می‌گردد که اعلامیه‌ای تحت عنوان «معیارهای انتخابات آزاد و عادلانه» در یکصد و پنجاه و چهارمین اجلاس شورای بین پارلمانی به تصویب رسیده است.

به طور کلی، اصطلاح انتخابات آزاد و عادلانه در اسناد بین المللی و توسط جامعه بین المللی به منظور توصیف وضعیت انتخابات‌ها در کشورهایی که انتخابات آنها مطابق شرایط خاصی برگزار می‌شود، به کار گرفته می‌شود. شرایط برگزاری انتخابات در این گونه کشورها، به شکلی است که حق انتخاب کردن و رأی دادن و انتخاب شدن در آنها بدون هرگونه مانع یا اجباری  امکان پذیر بوده و شرایط حاکم بر‌انتخابات به گونه‌ای است که نتایج آن انتخابات را با هر رویکردی که باشد، به شکل عادلانه و بی‌طرفانه‌ای منعکس می‌سازد. در حقیقت آن انتخابات باید به گونه‌ای برگزار شود که بیانگر اراده انتخاب کنندگان باشد.

همچنین بعد از برگزاری انتخابات نیز آن انتخابات به وسیله نهادهای ناظر و ناظران بین المللی انتخابات مورد بررسی و کنترل قرار گرفته و بیانیه‌ای بر‌اساس تجزیه و تحلیل تمامی مشاهدات، اظهار نظرها، ملاحظات و... درباره این که آیا انتخابات برگزار شده، آزاد و عادلانه بوده یا خیر، صادر می‌ گردد.

بنابراین، هرگاه احراز شود انتخابات آزاد و عادلانه بوده، در این صورت آن انتخابات از منظر ناظران بین المللی معتبر شناخته شده و انتخابات دولت می‌تواند مشروع تلقی گردد.

به این ترتیب اصطلاح «انتخابات آزاد و عادلانه (منصفانه)» به منظور توصیف انتخابات‌هایی که با رعایت موازین و معیارهای خاصی برگزار می‌شوند، به کار گرفته می‌شود. این معیارها در ادامه مورد اشاره قرار می‌گیرد.

 

2- منابع حمایت از انتخابات آزاد و عادلانه

تعداد منابعی که در آن‌ها انتخابات آزاد و عادلانه مورد شناسایی قرار گرفته، بسیار متعدد و متنوع است و امکان بررسی و بیان تمامی آنها در این مختصر نیست. لذا به تعدادی از مهمترین اسناد بین المللی و منطقه‌ای که در آنها حق آزادی مشارکت در اداره امور عمومی از طریق برگزاری انتخابات آزاد و عادلانه مورد شناسایی قرار گرفته‌اند، اشاره می‌نمایم. از میان اسناد بین المللی می‌توان به اعلامیه جهانی حقوق بشر (1948) اشاره نمود که در ماده 21 (بند3) به حقوق مربوط به انتخابات پرداخته و در آن اساس و منشأ قدرت حکومت، اراده مردم دانسته شده که این اراده باید به وسیله انتخاباتی که به طور واقعی و ادواری صورت می‌پذیرد، ابراز گردد. همچنین بر‌اساس ماده مذکور، انتخابات باید عمومی و با رعایت مساوات و با رأی مخفی یا شیوه‌ای مشابه صورت پذیرد به گونه‌ای که آزادی رأی را تأمین نماید. همچنین کنوانسیون حقوق سیاسی زنان (1952) نیز رأی زنان را بدون هرگونه تبعیضی مورد توجه قرار داده و به رسمیت شناخته و کنوانسیون بین المللی محو تمامی اشکال تبعیض نژادی (1965) نیز در ماده 5 (بند c) برابری در بهره‌مندی از حقوق سیاسی به ویژه حق رأی برابر بر‌مبنای برگزاری انتخاباتی عمومی و با رعایت مساوات را به منظور مشارکت در امور عمومی مورد توجه قرار داده است.

میثاق بین المللی حقوق مدنی و سیاسی (1966)نیز که به عنوان یکی از مهمترین اسناد بین المللی الزام‌آور است، درماده 25 به حق و فرصت هر شهروند، در اداره امور عمومی به طور مستقیم یا با واسطه نمایندگانی که آزادانه انتخاب می‌شوند، پرداخته است. همچنین در بند ب ماده مزبور، حق انتخاب کردن و انتخاب شدن هرکس با شرکت در انتخاباتی صحیح و واقعی، عمومی و با رعایت مساوات و رأی مخفیانه، به گونه‌ای که بیان آزادانه اراده انتخاب کنندگان را تضمین نماید، مورد شناسایی قرار داده است.

علاوه بر‌این اسناد بین المللی دیگری چون «کنوانسیون بین المللی محو تمامی اشکال تبعیض علیه زنان (1979) » (مواد 7 و 8 )، قطع نامه شماره (LIV (1786 شورای اقتصادی و اجتماعی سازمان ملل متحد تحت عنوان «اصول عمومی درباره آزادی و عدم تبعیض در موضوعات حقوق سیاسی» و... نیز از برگزاری انتخابات آزاد جهت مشارکت در اداره امور عمومی حمایت به عمل آورده‌اند.

در سطح منطقه‌ای نیز مقررات مشابهی در اسناد منطقه‌ای حقوق بشر تدوین یافته‌اند؛ از جمله مهمترین نمونه‌های اسناد منطقه‌ای می‌توان به مواد 20، 24، 32 و 33 اعلامیه آمریکایی حقوق و تکالیف بشر (1948)، ماده 23 کنوانسیون آمریکایی حقوق بشر (1969)، ماده 3 پروتکل اول کنوانسیون اروپایی حقوق بشر (1950)، ماده 13 منشور آفریقایی حقوق بشر و ملت‌ها (1981)، ماده 23 اعلامیه اسلامی حقوق بشر (1990) و... اشاره نمود.

در کنار این اسناد، برخی از اسناد نیز به طور خاص در حمایت از انتخابات آزاد و عادلانه به تصویب رسیده‌اند که به طور گذرا به آنها اشاره گردید.

 

3- معیارهای انتخابات آزاد و عادلانه

این امر که منشأ قدرت حکومت در جوامع دمکراتیک، اراده مردمانی است که از طریق انتخابات آزاد و عادلانه ابراز می‌گردد، امری مقبول در نظام بین المللی حقوق بشر محسوب می‌شود. اما برای آن که انتخاباتی را بتوان به عنوان انتخابات آزاد و عادلانه تلقی نمود، مراعات معیارها و موازینی ضرورت دارد که در اسناد حقوق بشری به آنها تصریح شده است. از جمله مهمترین معیارهایی که جهت تحقق انتخابات آزاد و عادلانه ضرورت دارد، شناسایی حق رأی و آزادی انتخاب کردن و آزادی انتخاب شدن است.بر‌این اساس تمامی افراد جامعه باید بتوانند آزادانه و بدون هرگونه تبعیضی رأی دهند و مجبور به مشارکت یا عدم مشارکت نباشند. متأسفانه در برخی از کشورها، اهالی موظف به مشارکت در انتخابات بوده و در صورت تخلف، به پرداخت جریمه محکوم می‌شوند.همچنین شهروندان باید از حق آزادی انتخاب شدن بدون هرگونه تبعیضی نیز برخوردار باشند، بدین معنی که مجبور به مشارکت یا عدم مشارکت جهت انتخاب شدن نباشند. البته وجود برخی از شرایط معقول و مشروع نظیر در نظر گرفتن میزان تحصیلات، شرایط سنی و ملیت و... اجرایی انتخاب شوندگان منطقی است.

همچنین معیار دیگر برای تحقق انتخابات آزاد و عادلانه، مراعات مساوات و عمومیت آن است. به این معنی که همگان از حق رأی برابر برخوردار بوده و بر‌اساس ویژگی‌ها و خصوصیات مختلف اشخاص نظیر شغل، تحصیلات، ثروت و... حق رأی آنان با دیگر افراد از ارزش بیشتری برخوردار نباشد، چنان که در گذشته‌ها ارزش رأی برخی از افراد از دیگران بیشتر بوده است. علاوه بر‌این تمامی شهروندان، بدون هرگونه تبعیضی بر‌اساس نژاد، جنس و... حق شرکت در انتخابات را داشته باشند. این امر که بنابر دلایلی معقول و مشروع محدودیت‌هایی بر‌اجرای حق مشارکت در حیات عمومی مقرر گردد و اشخاصی به جهاتی چون سن (کودک یا خردسال بودن) یا وضعیت روحی و روانی (مجنون بودن و...) از حق رأی یا انتخاب شدن منع شوند، خللی به تحقق انتخابات آزاد و عادلانه وارد نمی‌نماید.

علاوه بر‌این انتخابات باید واقعی بوده و به شکل درستی صورت پذیرد. به منظور تحقق این امر، لزوم و صحت تبلیغات انتخاباتی جهت ارتقای آگاهی شهروندان نسبت به انتخاب شوندگان با مراعات حق برابری تمامی داوطلبان از امکانات تبلیغاتی و تأمین عادلانه امکانات مالی تبلیغاتی و ممنوعیت تبلیغ و انتشار نتیجه‌های احتمالی و... امری ضروری به شمار می‌آید همچنین باید بر‌تمامی مراحل انتخابات نظارت صحیحی توسط نهادهای ناظر مستقل صورت پذیرد.

درکنار این معیارها، برگزاری ادواری انتخابات و رأی گیری مخفیانه یا هر شیوه‌ای که آزادی بیان افراد را به نحو شایسته تری تأمین نماید و در نتیجه به نحو مطلوب تری اراده عمومی را منعکس سازد، جهت تحقق انتخابات آزاد و عادلانه موثر است (ماده یک اعلامیه معیارهای برگزاری انتخابات آزاد و عادلانه). همان گونه که حق دسترسی برابر و موثر به محل شعبه‌های اخذ رأی، حق رسیدگی فوری و موثر به اعتراض و استیناف خواهی اشخاصی که از رأی دادن یا انتخاب شدن محروم شده‌اند، لزوم مطابقت مقررات ملی مربوط به معیارهای نامزدها با مقررات بین المللی و سایر حقوق و آزادی‌ها در تحقق انتخابات آزاد و عادلانه موثر خواهد بود.

 

4- انتخابات آزاد و عادلانه در ایران

در نظام حقوقی ایران، قانونگذار به تبعیت از تعالیم شریعت اسلام، حاکمیت مطلق بر‌جهان و انسان را از آن خدا دانسته است و در کنار آن بر‌این امر تأکید نموده که خدا انسان را بر‌سرنوشت اجتماعی خویش حاکم ساخته است و هیچ کس نمی‌تواند این حق الهی را از انسان سلب کند یا در خدمت منافع فرد یا گروه خاصی قرار دهد (اصل پنجاه و ششم قانون اساسی).

به این ترتیب نظام سیاسی ایران (جمهوری اسلامی) که در اصل اول قانون اساسی تبلور یافته، بین «آراء عمومی» و «اعتقاد اکثریت» (اسلام)، نوعی رابطه منطقی برقرار نموده است. گر چه التزام به حاکمیت خداوند در این تأسیس سیاسی- حقوقی از دیدگاه متفکرین آزادی‌گرا نوعا مغایر با اصل «انتخاب آزادانه» عنوان شده، اما در پاسخ به آن گفته شده که بر‌فرض صحت همه پرسی، تلفیق «آزادی مشارکت» و «آزادی عقیده» مردم که از طریق اکثریت موجب پایداری چنین نظامی شده، از حقانیت آن نمی‌کاهد.

 نمایندگان مجلس شورای اسلامی، اعضای شوراها و نظایر اینها یا از راه همه پرسی در مواردی که در اصول دیگر قانون معین می‌گردد. بر‌این اساس مطابق اصول مقرر در قانون اساسی در نظام حقوقی جمهوری اسلامی ایران نیز آزادی مشارکت در حیات عمومی و اداره امور از طریق برگزاری انتخابات آزاد به رسمیت شناخته شده است. در راستای اجرای این امر، انتخاب غیر مستقیم رهبری از طریق مجلس خبرگان منتخب مردم (اصول 107 و 108)، انتخاب مستقیم رئیس جمهور (اصل 114)، انتخاب مستقیم اعضای مجلس شورای اسلامی (اصل 62)، انتخاب مستقیم اعضای شوراها (اصل 100) و همه پرسی (اصول 59 و 177) که بیانگر نقش مستقیم یا با واسطه مشارکت مردم در حیات عمومی جامعه از طریق انتخابات آزاد است، مورد شناسایی قرار گرفته‌اند.

همچنین در نظام حقوقی ایران، برخی دیگر از معیارهای انتخابات آزاد و عادلانه نظیر برگزاری انتخابات عمومی و ادواری و از طریق رأی گیری مخفیانه و همچنین حق رأی و انتخاب کردن و انتخاب شدن (اصول 62 و 63) و وجود نظارت بر‌انتخابات (توسط شورای نگهبان) (اصل نود و نهم) مورد شناسایی قرار گرفته‌اند.

البته در کنار شناسایی این معیارها، محدودیت‌هایی نیز نسبت به حق آزادی انتخاب شدن افراد یا تصدی برخی مناصب عمومی مقرر گردیده است. از جمله این موارد می‌توان به اصل یکصد و پانزدهم قانون اساسی اشاره نمود که در آن مقرر شده؛ «رئیس جمهور باید از میان رجال مذهبی و سیاسی که واجد شرایط زیر باشند، انتخاب گردد...». به این ترتیب بر‌اساس تفسیر شورای نگهبان، قانون گذار با قید واژه «رجال»، حق آزادی انتخاب شدن و نامزدی برای ریاست جمهوری را محدود به مردان نموده و زنان را از تصدی به این سمت منع کرده است. به این ترتیب در کنار برخی از محدودیت‌های سنی و جسمانی (سلامت روحی و روانی)، ملیت، حسن سابقه، امانت داری و... که در نظام حقوقی ایران برای تصدی برخی سمت‌ها مقرر گردیده و مغایرتی با محدودیت‌های مشروع در نظام حقوق بشر ندارند، البته محدودیت‌های دیگری از جمله اعتقاد به مذهب رسمی کشور و... به تناسب با برداشت از شریعت اسلامی مقرر شده است، که در مقررات مربوط به نظام بین المللی حقوق بشر مقرر نشده‌اند.

منبع:  www.pajoohe.com

 

وظایف نمایندگان

دانستنی‌ها از حقوقدانی که سالهای متمادی در پایتخت مشاغل مهمّی داشت [1]

 *قربانعلی مهری مَتانکلایی

مجلس

اشاره: سایت موسوم به «خبر خزر» بر آن شد در سلسله مطالبی به «بررسی اجمالی وضعیت کاندیداهای شاخص در همه حوزه‌های انتخابیه استان مازندران» بپردازد. در نخستین قسمت، کاندیداهای حوزه انتخابیه «قائم‌شهر، سوادکوه،‌سوادکوه شمالی، جویبار و سیمرغ» را مورد بررسی قرار داده است و با درج عبارت «حقوقدانی که سالهای متمادی در پایتخت مشاغل مهمی داشت ولی . . .»، درصدد توصیف و تعرفه این‌جانب به عنوان آخرین و دوازدهمین کاندیدای شاخص حوزه انتخابیه قائم‌شهر و . . .، بر آمد. ضمن تقدیر و تشکر از اهتمام صاحب سایت به تحمّل زحمت در معرفی کاندیداهای احتمالی و با سپاس و امتنان از همه آنچه راجع به این‌جانب بر صفحه مجازی به نگارش درآورد،‌بر خود واجب دانست به بهانه همراهی با جناب ایشان در امر خطیر اطلاع‌رسانی،‌کلماتی به اختصار به قلم آورد، اما نمی‌دانم چرا ناخواسته،‌طولانی شد. از این رو، و برای سهولت در ملاحظه، ‌مطالب را در چهار بخش و البته طی مقالاتی جدا و متمایز از یکدیگر، ابتدا ازطریق انعکاس در پایگاه اطلاع رسانی به نشانی «www.ghorbanalimehri.ir» همراه با ارسال برای سایت «خبر خزر» و دیگر سایتها و سپس در صورت لزوم با انتشار در جراید و مطبوعات جهت نقد و بررسی به سمع و نظر اصحاب معرفت می‌رساند،‌تا چه در نظر آید. و اما، ‌مقاله‌ی نخست، همراه با متن گزارش منتشره در سایت خبرخزر: 1- متن خبر، «قربانعلی مهری[از سه منظر] : الف- حقوقدانی که سالهای متمادی در پایتخت، مشاغل مهمی داشت ولی هیچ توجّهی به شهر و دیار خود و همشهریانش نداشت. شاید این بزرگترین ضعف او باشد و مردم می‌پرسند تا حالا کجا بودی؟ ب- او و خانواده‌اش در جریان انتخابات سال88 و حتی بعد از انتخابات! حامی سرسخت میرحسین موسوی بودند و شاید آن روز فکرش را هم نمی‌کرد که ممکن است روزی به تأیید صلاحیت نیاز داشته باشد. ج- شاید جلسات هفتگی او در قائم‌شهر و دعوت از سخنرانان متعدّد در جهت تبیین ارزش‌های اسلام و انقلاب،‌استراتژی او برای دریافت صلاحیت باشد و شاید هم اصل حضور او در عرصه‌ی انتخابات به همین دلیل، چراکه خود او هم می‌داند که رقیب جدّی برای هیچیک از کاندیداها نخواهد بود، او به سختی خواهد توانست حتی رأی اندکی از زادگاهش نیز جمع کند.»[پایان خبر] 2- عبارات بالا،تمام متن خبری است که پایگاه اطلاع رسانی «خبر خزر» درصدد انعکاس آن برآمد. قبل از پرداختن به واژگان مندرج در خبر، به برادر یا خواهر مکرّم و مکرّمه‌ای که عهده دار سِمَت مدیریت این سایت خبری است «نِکات سه‌گانه‌ای» را یادآور محضر شریفشان می‌گردد. امید آنکه ملاحظه این نکات،‌ مقدمه‌ای باشد برای باز شدن باب تعامل و گفتگوی بیشتر و بهتر صاحب این قلم با مدیریت محترم سایت که زحمت توصیف و شناساندن وی را بر خود هموار داشته‌اند. و اما آن نکات: تفاوت است بین «نبیّ» و «متنبّی»،‌ خواهید پرسید چرا؟ پس این نوشتار را بخوانید طرح سه نکته 3- نکته اول: ، کلمه «خبر» در لسان عرب، از جهتی مترادف است با واژه‌ی «نَبَأ».همنام با آغازین سوره‌‌ی مبارکه از سی‌امین جزء قرآن کریم.گزارشگر را نیز «مخبر» نامند. با قطع نظر از واژه‌ی خبر که در تعریف یا توصیف آن گفته‌اند: «اَلْخَبَرُ یَحْتَمِلُ الصِّدْقَ وَ الْکِذْبَ»،‌یعنی خبر به نفس خبر و گزارش بودن، ذو وَجْهَیْن است، ممکن است راست باشد یا دروغ. خبر آنگاه که انطباق با واقع پیدا کند راست است و اِلا ناراست خواهد بود. بنابراین، دریافت خبر، شنونده را وامی‌دارد با تحمّل زحمت درصدد پژوهش و تحقیق برآید تا صحّت و سقم خبر را با ابزار در اختیار، مورد راستی آزمایی قرار دهد. بدیهی است چنانچه گوینده یا سازنده خبر، برخوردار از حسن شهرت وسابقه‌ای نیکو باشد و میزان بیطرفی و التزام خود در راست‌گوئی‌ها را در مواقف و مقاطع گوناگون مکانی و زمانی به اثبات رسانده باشد، در این صورت، تحمّل بار کنکاش و پژوهش را به مراتب کاهش خواهد داد. و امّا اگر با جعل عنوانِ خبرنگار و خبرگزار و با طراحی خبری دروغ و بی‌مبنا، گزارش بسازد وانتشارش دهد، «عِرض خود می‌‌برد و زحمت ما می‌دارد». و اما گفته شد، «نَبَأْ» خبر است،‌بنابراین، «نَبیّ» خبرآور است، نه خبرساز. کما اینکه «مُتَنَبّی» که پیامبری است دروغین و اَدای انبیاء را در‌می‌آورد،‌خبرساز است نه خبرگزار. چنین اعجوبه‌ای را نشاید گزارشگری صادق پنداشت. این است فرق «نَبیّ» با «مُتَنَبّی» و همین است تفاوت «مخبر صادق» با «گزارشگر کاذب». قطعاً آقا یا خانم ارجمند و بزرگواری که با راه‌اندازی پایگاه «خبر خزر» و متصدّیان محترم دیگر سایتهای فعال در عصر انفجار اطلاعات، یک تنه بار زحمتِ ساختن و پرداختن خبر را بر خود هموار می‌سازند، آرزویشان آن است در پرونده کاری خود و در پروراندن خبر، امیر باشند نه اجیر. نبی باشند نه متنبّی. امیر کلام باشند نه اسیر مقام. با تحمل زحمت خبررسانی، باری از دوش مستمعین و مخاطبین خود بکاهند نه آنکه با وادار کردنشان به کند و کاو و تحقیق و پژوهش، ‌باری بر بارشان بیفزایند. 4- نکته دوم: عموم مفسران بر این باور اتفاق نظر دارند که پنج آیه اول سوره مبارکه «عَلَق»، ‌نخستین آیاتی است که در غار حراء بر پیامبر(ص) نازل شد. این آیات به دو نعمت بزرگ الهی اشاره دارد: یکی نعمت اصل آفرینش انسان که در این مورد با دیگر موجودات، مشترک است و دیگری نعمتی که تنها مخصوص انسان است و آن عبارت است از علم و شعور و معرفت و حیات انسانی که خداوند این نعمت را به وسیله قلم آموخت و با همین ابزار، علوم را به او یاد داد. در چهار آیه نخست سوره مبارکه «الرّحمن»، علاوه بر خلقت انسان و «تعلیم قرآن» که دیگر نعمت بزرگ خداوند است، ‌از نعمت «بیان» و سخنوری بعنوان خاص‌ترین امتیاز انسان و مشخصه او از سایر موجودات یاد می‌شود. بنا به نظر اصحاب تفسیر، «بیان» شامل استدلال، فکر، اندیشه، خط و کتابت نیز می‌گردد. نظر به اهمیت نعمت‌های بزرگ «قلم،‌ بیان، خط و نوشته» است که خداوند در نخستین آیات از سوره مبارکه «قلم»، هم به قلم سوگند یاد می‌کند که ابزار نگارش است و هم به آنچه از نوک قلم بر صفحه سفید کاغذ تراوش می‌کند که حاصل و سرمایه قلمش نامند. یعنی سوگند به آنچه از مافی الضّمیر که آدمی آن را از قلب و اندیشه بر زبان جاری می کند و با نقش آفرینی بر صفحه کاغذ ماندگارش می‌سازد. علاوه بر واژه‌ی «اَلْبیان» در سوره مبارکه الرحمن، دو حرف «الف و لام» در کلمه «القلم» در دو سوره عَلَق و قَلَم، علامت و نشانه‌ای است برای استغراق جنس. یعنی واژه «القلم» اطلاق می‌شود به هرآنچه وسیله نگارش است و انتشار. بنابراین، شامل مداد،‌ قلم،‌وسایل چاپ، حروف‌چینی، فیلم و غیره می‌شود. پس تمام رسانه‌ها از صوتی، تصویری و نوشتاری که اعم است از مکتوب و مجازی را شامل می‌شود. چنین است که خداوند نه تنها به ابزار نگارش،‌ بلکه به دست‌آوردهای حاصل از نگارش نیز سوگند یاد کرده است. چنین است که می‌فرماید: « ن وَالْقَلَمِ وَمَا یَسْطُرُونَ»[قلم:1] همگان می‌دانند اهتمام حق‌تعالی بر یاد کردن سوگند، دلیل است بر عظمت و اهمیت موضوع سوگند. پس باید هم مواظب بیانمان باشیم و هم مراقب قلممان. حافظ علیه الرحمه در غزل378 چه نیکو می‌سراید: «ما نگوییم بد و میل به ناحق نکنیم جامه کس سیه و دَلْق خود اَزرق نکنیم عیب درویش و توانگر به کم و بیش بد است کار بد مصلحت آن است که مطلق نکنیم رقم مغلطه بر دفتر دانش نزنیم سِرّ حق بر ورق شعبده ملحق نکنیم» و می افزاید: «گر بدی گفت حسودی و رفیقی رنجید گو تو خوش باش که ما گوش به احمق نکنیم حافظ ار خصم خطا گفت نگیریم بر او ور به حق گفت جدل با سخن حق نکنیم» 5- نکته سوم: فلسفه شکل‌گیری کاغذ و قلم آنگونه که در «قانون اساسی»، «قانون مطبوعات» و نشریات الکترونیکی مورد تأکید قانونگذار قرار گرفته است عبارت است از تلاش برای تنویر افکار عمومی و بالابردن سطح آگاهی‌های مردمی. اما آنچه از فعالیت‌های مطبوعاتی و رسانه‌ای در قانون مجازات و بخشی از مواد مندرج در قانون مطبوعات، مورد نهی قانونگذار واقع شده است عبارت است از نشر اکاذیب، دادن نسبت‌های ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی، دامن زدن به ناامنی‌های اجتماعی و تشویش اذهان عمومی که امری است مغایر با تنویر همان افکار. «بالابردن سطح آگاهی‌های عمومی در همه زمینه‌ها با استفاده صحیح از مطبوعات و رسانه‌های گروهی و دیگر وسائل ارتباط جمعی»، رسالتی است بزرگ که قانونگذار اساسی برعهده اصحاب جراید و رسانه‌ها نهاده است. این دستاورد آنگاه حاصل می‌شود که خبررسانی «با رعایت موازین اسلامی و مصالح کشور» یعنی بر اساس راستی و صداقت و به قصد خدمت بعمل آید، اما چنانچه موادّ خبر برگرفته از دروغ، بهتان، تهمت، افتراء، نسبت‌های ناروا و مطالبی مغایر با موازین اخلاقی و مصالح ملی و مملکتی باشد چنین عملی را تنویر ننامند، بلکه تشویش بگویند که بر اساس قوانین موضوعه، ارتکاب چنین اعمالی مستوجب تعقیب است و کیفر. تمامی جراید و نشریات و رسانه‌های مکتوب و مجازی، ازجمله پایگاه نوظهور اطلاع‌رسانی «خبرخزر» قطعاً درصدد آنند تنویر نمایند نه تشویش بکارند. و اما تتمّه مطالب در ادامه خواهد آمد. انشاءالله. *«دبیر هیأت بررسی و تطبیق مصوبات دولت با قوانین مجلس» ‌چهار شنبه، 06 /08/ 1394   "قانون اساسی برای همه" دانستنی‌ها از «حقوقدانی که سالهای متمادی در پایتخت مشاغل مهمّی داشت» [2] *قربانعلی مهری مَتانکلایی اشاره: بخش نخست این نوشتار، ذیل عنوان « تفاوت است بین «نبیّ» و «متنبّی»،‌ خواهید پرسید چرا؟ پس این نوشتار را بخوانید»، در شماره پیشین از نظر گذشت. اما ادامه مطلب، به شرحی است که درپی می‌آید. صاحب پایگاه خبرخزر در پاراگرافی کوتاه، اما در سه موضوع متحدالمعنی راجع به راقم این سطور و صفحات داد سخن داده است. در تحلیل خبر، مطالب نیز، در سه بخش جدا و متمایز از یکدیگر تقریر و جهت آگاهی دراختیار ارباب نظر قرار می‌گیرد. تشکّر مضاعف از سایت خبرخزر 1- پایگاه اطلاع رسانی «خبر خزر» ذیل عنوان «سلسله مطالبی در بررسی اجمالی وضعیت کاندیداهای شاخص در همه حوزه‌های انتخابیه استان مازندران»، گویا به حسب تحقیقاتی که خود به عمل آورده درصدد برآمد نام این جانب را به عنوان آخرین نفر از نفرات 12کاندیدای شاخص، از حوزه انتخابیه «سوادکوه، سوادکوه شمالی، سیمرغ، جویبار و قائم‌شهر» که علاقمند به حضور در عرصه رقابت‌ها برای جمعه 7 اسفند 1394 دهمین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی می‌باشند مورد شمارش قرار دهد. تا همینجا باید کارش را ستود و گفت: «سعی و تلاش او مشکور باد.» قطعاً اسامی فراوان دیگری هم هستند که معلوم نیست چرا از نگاه تیزبین پایگاه،‌نادیده گرفته شد. انشاء‌الله در صدد جبران برخواهند آمد. 2- با قطع نظر از تحلیل و توصیفی که راجع به دیگر گرامیان 11گانه به عمل آورد و حتماً از باب تنویر افکار عمومی مورد بازخوانی و پاسخگویی قرار خواهند داد، اما نگارنده بر خود فرض می‌داند با اعتناء و توجه کافی به ‌تک‌تک واژه‌ها در متن خبر منتشره که در خصوص اینجانب به قلم صاحب سایت به نگارش در آمد، تحمل زحمت متصدّی محترم پایگاه اطلاع رسانی را مورد تقدیر و تشکّر ناچیز خود قرار دهد تا چه در نظر آید. و اما فراز نخست از متن خبر: 3- در طلیعه‌ی خبر، این جانب با عنوان «حقوقدان» مورد توصیف قرار گرفته‌ام. ضمن تشکر از حسن تلقّی صاحب پایگاه، خاضعانه می‌گویم، «نگارنده این سطور، «حقوق خوانی» بیش نبوده و نمی‌باشد، ‌اگر شخص چون منی حقوقدان باشم حقوقدانان را چگونه باید توصیف کرد؟!» و افزود: «سالهای متمادی در پایتخت مشاغل مهمی داشت». این گزارش، حرفی است درست، اما ای کاش به برخی از آنها اشاره‌ای می‌نمود یا حداقل، خوانندگان محترم را به پایگاه اطلاع‌رسانی این‌جانب به نشانی WWW.GHORBANALIMEHRI.IR ارجاع می‌فرمود. چون رسالت خبررسانی، کرامتی است بزرگ که هرکس را نرسد خلعت آن بر تن کند. پس چنین نعمتی را باید قدر دانست. اما، اقتضای «اَلْاِکْرامُ بِالْاِتمام» آن است تا انجام چنین رسالتی بزرگ، به تمام و کمال به فرجام برسد. 4- صاحب پایگاه می‌گوید: «ولی-آقای مهری- هیچ توجهی به شهر و دیار خود و هم‌شهریانش نداشت» و در مقام استنتاج می‌افزاید: «شاید این بزرگترین ضعف او باشد و مردم می‌پرسند تا حالا کجا بودی؟» به اختصار بگویم، نمی‌دانم مقصود از عبارت «بی‌توجهی به شهر و دیار» یعنی چه؟ کاش توضیح می‌داد. اما همین قدر بگویم آیا صاحب پایگاه می‌تواند بگوید: «من یا من نوعی از شهر و دیار خود جدا هم بوده‌ایم»؟! حوزه انتخابیه تاکنون نیرو به قدر کفاف داشته و دارد که در مقام خدمتگزاری برآمده‌اند، اما چنین نیست که همگان از روز نخست تاکنون، ‌مقیم شهر و دیار بوده باشند یا برای شهر و دیار کاری که مورد پسند یا مورد نظر صاحب پایگاه بوده باشد به انجام رسانده باشند. مناسب بود این سوال را می‌پرسیدند: «آقای مهری که سالهای متمادی در پایتخت مشاغل مهمی داشته و دارد آیا قلم و امضایش نافذ بود و خطش را می‌خواندند و می خوانند یا خیر؟» چون اگر قلم و امضایش در مناصب و مشاغلی که تاکنون عهده‌دارش بوده است نافذ بوده‌باشد و تأثیرگذار، قطعاً در جاه‌های دیگر، از جمله در حوزه انتخابیه خود،‌آنگاه که موفق به جلب اعتماد عموم و تصاحب آبرومندانه‌ی آراء مردم شود، خط و امضایش نافذ خواهد شد و تأثیرگذار. 5- اما به مردم هوشیار شهر و دیارم هرگاه از من بپرسند «تاحالا کجا بودی؟» همان خواهم گفت که سالار شهیدان به دُردانه‌اش در خرابه شام پاسخ داد. نقل است دخترک نازنین امام(ع) در عالم رؤیا، باب گرامی‌اش را دیدار می‌کند، از سختی روزگار می‌گوید و می‌پرسد: « آنشب که من از ناقه افتادم و غش کردم بابا تو کجا بودی؟ از ما تو جدا بودی!»، اما پاسخ می‌شنود: « آن دم که تو از ناقه افتادی و غش کردی من بر سر نی بودم مشغول دعا بودم،‌کی از تو جدا بودم؟» من نیز، خواهم سرود: «فرزندی بودم از آب و خاکتان، کودکی و جوانی را همراهتان و همراه فرزندانتان گذراندم، در حوادث و وقایع پیش از پیروزی انقلاب،‌ به سهم خود حضوری فعّال داشته‌ام، ماه‌ها قبل از پیروزی، در همین شهر، به مقام بزرگ جانبازی نایل آمدم و در زمره‌ی نخستین ایثارگران شهر می‌باشم. دانشگاه رفتم،‌ حوزه را دیدم، جبهه و جنگ را تنفس کردم، در دستگاه‌های فراوانی توفیق حضور داشتم، به زعم خود، ‌سرمایه شهر و دیار خود بودم، خود را مایه خوشنامی شهر و دیارم می‌دانم، نه بدنامی». برای آگاهی بیشتر می‌توانند به دل‌نبشته‌ام موسوم به «نقد حال» که در پایگاه اطلاع رسانی این‌جانب انتشار یافته است همراه با خلاصه‌ای از آن تفصیل که در «رزومه» این‌جانب آمده و در همان سایت قابل دسترسی است مراجعه فرمایند. 6- در یک کلام، صاحب پایگاه اطلاع‌رسانی «خبر خزر»، می‌بایست از جانب مردم هوشیار شهر و دیارمان می‌پرسید: «آیا آقای مهری، این توانائی و ظرفیت را دارد تا پس از آگاهی یافتن از مسائل و مشکلات شهر و دیار، همراه با جلب اعتماد و تصاحب آرای آنان، بتواند با جلب سرمایه‌ها، هدایت امکانات، بسیج نیروها و استفاده بهینه از همه توانائی‌ها، قدمی هرچند کوچک و اما ماندگار برای شهر و کشورش بردارد یا خیر؟» مع‌الاسف،‌راقم این سطور، این پرسش کلیدی را از صاحب سایت دریافت نکرده است. اما این را خواهم گفت: «آنکه در کوه مرد است،‌ قطعاً در دشت نیز مرد است». ملاحظه‌ای اندک در سوابق و گذشته کاری می‌تواند لواحق و آینده‌ی هرکس از جمله این‌جانب را همراه با طرح‌ها و برنامه‌هایی که ارائه خواهد داد مورد ارزیابی، تأیید و تضمین قرار دهد. و اما ادامه مطلب را در نوشته بعدی، پیگیری فرمائید. *«دبیر هیأت بررسی و تطبیق مصوبات دولت با قوانین مجلس» ‌چهار شنبه، 06 /08/ 1394   "قانون اساسی برای همه" دانستنی‌ها از «حقوقدانی که سالهای متمادی در پایتخت مشاغل مهمّی داشت» [3] *قربانعلی مهری مَتانکلایی اشاره: دو بخش اول و دوم این نوشتار، یکی باعنوان «تفاوت است بین «نبیّ» و «متنبّی»،‌ خواهید پرسید چرا؟ پس این نوشتار را بخوانید»، و دیگری ذیل عبارت «تشکّر مضاعف از سایت خبر خزر» از نظر گذشت. اما مقاله سوم با عنوان زیر جهت ملاحظه تقدیم حضور می‌گردد: طرح یک شبهه و پاسخ به آن 1- پیش از پاسخ به شبهه‌ها، لازم دانستم اعلام بدارم اگر باور و اعتقاد به اصول و موازین شرع و قانون اساسی که همه آن تفصیل در متنی کوتاه، مُجْمَل و رسا، در ذیل اصل 177 قانون اساسی بعنوان منشور نظام جمهوری اسلامی ایران، انعکاس یافته،‌دلالت بر التزام لسانی، قلبی و عملی هر شهروند ایران اسلامی به آن قانون معیار، یا منشور و میثاق مشترک میان حاکمیت و مردم بوده باشد، همگان و ازجمله صاحب ارجمند سایت «خبرخزر» مطمئن باشند التزام راقم این سطور به چنین مبانی و ارکانی نه هم‌اکنون، بلکه پیش از آنکه دیگر جنابان بر مُخَیَّله مبارکشان خطور دهند چنان بوده است و خواهدبود که در رباعی منسوب به حکیم بوعلی سینا که او نیز در برهه‌ای از دوران عمرش و به مناسبتی به بی‌دینی و لاقیدی اشتهار یافته و در پاسخ به دیگران و به انگیزه «اِسکات خصم» سروده بود، قطعاً با زمزمه‌ی الفاظ رباعی،‌هر اندیشمندی پاسخ اینجانب را نیز در نوع ارتباط و تعلق خاطرم به نظام مقدس جمهوری اسلامی و ارکان و مبانی آن درخواهد یافت. و امّا آن رباعی، و آن متن پایانی اصل177 قانون اساسی. « کفر چو منی گزاف و آسان نبود محکم تر از ایمان من ایمان نبود در دهر یکی چون من و آنهم کافر پس در همه دهر یک مسلمان نبود» 2- و امّا، اصل 177 قانون اساسی می گوید: «بازنگری‏ در قانون‏ اساسی‏ جمهوری‏ اسلامی‏ ایران‏، در موارد ضروری‏ به‏ ترتیب‏ زیر انجام‏ می‏ گیرد:‎‎‎‎‎‎مقام‏ رهبری‏ پس‏ از مشورت‏ با مجمع تشخیص‏ مصلحت‏ نظام‏ طی‏ حکمی‏ خطاب‏ به‏ رئیس‏ جمهور موارد اصلاح‏ یا تتمیم‏ قانون‏ اساسی‏ را به‏ شورای‏ بازنگری‏ قانون‏ اساسی‏ . . . پیشنهاد می‏ نماید . . . » و در فراز پایانی می افزاید: «محتوای‏ اصول‏ مربوط به‏ اسلامی‏ بودن‏ نظام‏ و ابتنای‏ کلیه‏ قوانین‏ و مقررات‏ بر اساس‏ موازین‏ اسلامی‏ و پایه‏ های‏ ایمانی‏ و اهداف‏ جمهوری‏ اسلامی‏ ایران‏ و جمهوری‏ بودن‏ حکومت‏ و ولایت‏ امر و امامت‏ امت‏ و نیز اداره‏ امور کشور با اتکاء به‏ آراء عمومی‏ و دین‏ و مذهب‏ رسمی‏ ایران‏ تغییر ناپذیر است‏.» 3- قوانین موضوعه به عنوان دستاورد عقل جمعی بشر و قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، اثر ماندگار خردمندان و مصلحان ایران اسلامی است که احکام آن بر صفحه کاغذ به نگارش درآمد. این قانون، محکماتی دارد و غیرمحکماتی. ممکن است غیرمحکمات آن، روزی مورد تجدید نظر قرار گیرد، اما به تأَسّی از شریفه قرآنی که می‌فرماید: « مَا نَنسَخْ مِنْ آیَةٍ أَوْ نُنسِهَا نَأْتِ بِخَیْرٍ مِّنْهَا أَوْ مِثْلِهَا . . .»[بقره:106] قطعاً متن بعدی بهتر از متن قبلی رقم خواهد خورد. و اما ارکان و مبانی آن، ثابتاتی است که تا نظام باقی است آن مبانی نیز لایتغیّر خواهند ماند. در این خصوص باید گفت: تا باد چنین باد. 4- بنابراین، مصلحت آن است راجع به اعتقادات بنیادی دیگران نسبت به اصول و مبانی نظام به گونه‌ای قلم فرسایی شود که به تعبیر جناب حافظ: «جامه کس سیه و دلق خود ازرق نکنیم». اما، این را نیز باید بدانیم که امام ششم حضرت صادق آل محمد(ع)‌ به پیروی از رسول مکرم اسلام(ص) که فرمود« المومن مرآة المومن» در ضرورت اهتمام همگان به پذیرش نقد و انتقاد تأکید می‌فرمایند: « أَحَبُّ إِخْوَانِی إِلَیَّ مَنْ أَهْدَی إِلَیَّ عُیُوبِی». پس نقد دیگران را باید بعنوان هدیّه پذیرا باشیم. درصدد رفع عیب برآییم. اگر عیب و نقصی در کار نباشد، تحلیل دیگران را نسبت به خود محمول بر خیرخواهی بدانیم. حتی اگر در بیان مطالبشان عنصر دشمنی را –العیاذ بالله- مشاهده نمائیم به تعبیر حافظ شیرین سخن خطاب به خود بگوئیم: «حافظ ار خصم خطا گفت نگیریم بر او ور به حق گفت جدل با سخن حق نکنیم». این نکته را نیز متذکر شویم تا نبض گیری دوستان از اصحاب قلم و بیان را، راجع به خود مغتنم شماریم، از تعصّب بی جا بپرهیزیم و با بازنگری در خود، اگر عیبی باشد درصدد رفع و دفع آن برآئیم. 5- و امّا نظر به مراتب فوق، صاحب پایگاه خبر خزر در ادامه گزارش خود می گوید: «او – قربانعلی مهری- و خانواده‌اش در جریان انتخابات سال88 و حتی بعد از انتخابات! حامی سرسخت میر‌حسین موسوی بودند.» قبل از پاسخ به این فراز از گزارش، استدعاء آن است «سه نکته»ی آغازین در طلیعه‌ی بخش نخست این نوشتار که در شأن «خبر، قلم و نوشته» آمده است را برای یکبار دیگر از خاطر عاطِر بگذرانند تا پاسخ را متناسب با شبهه مطروحه مورد ارزیابی قرار دهند. 6- و اما پاسخ، اینکه در جریان انتخابات، از جناب مهندس میرحسین موسوی حمایت کردم هم خود و هم خانواده‌ام،‌ با قطع نظر از اینکه نظام انتخابات در جمهوری اسلامی ایران «به طور مستقیم و با رأی مخفی» انجام می پذیرد و قاعدتاً کسی از رأی دیگری اطّلاع ندارد و با انصراف از اینکه معلوم نیست صاحب محترم سایت با چه ابزار «نیّت خوانی» توانست کشف سِرّ نماید، امّا برای اجتناب از شکل گیری جدال های بی ثمر و خودداری از پاسخگویی به «قیل و قال»های بی اثر و با آرامش خاطر می گویم مطلب مورد ادّعای مندرج در سایت امری است درست و گزارشی است مطابق با واقع. و امّا اینکه فرموده‌اند: «و حتی بعد از انتخابات!» خود و خانواده اش حامی جناب ایشان بوده‌اند، موضوعی است مع‌الاسف مغلطه گونه و سفسطه آمیز که نیازمند اِمعان نظر بیشتر است. امّا به زعم صاحب پایگاه خبر خزر، دارابودن ‌چنین سابقه‌ی حمایتی از یک نامزد انتخاباتی در جریان انتخابات آیا از مصادیق «ذَنْبٌ لایُغْفَرُ» یعنی گناهی نابخشودنی است؟! آیا چنین سابقه‌ای از مصادیق حضور و عضویت در دسته‌های مُحارب و مخلّ امنیت ملّی و آرامش کشور است و مستوجب تعقیب و کیفر؟! 7- علاوه بر اصل99 قانون اساسی، به موجب اصل118 همین قانون و نظریه تفسیری شماره1234 مورخ1/3/1370 شورای نگهبان، «نظارت نهاد شورای نگهبان بر انتخابات ازجمله انتخابات ریاست جمهوری،‌نظارتی است استصوابی و شامل تمام مراحل اجرائی انتخابات ازجمله تأیید و ردّ صلاحیت کاندیداها می‌شود.» بنابراین،‌مستفاد از اصل 116 قانون اساسی، اسامی نامزدهای ریاست جمهوری با طی طرق قانونی و پس از تایید شورای نگهبان توسط وزارت کشور اعلام می‌شود. رهبری معظّم نیز به تأسّی از حضرت امام(ره) بارها بر این نکته تأکید دارند هر فرد که با گذر از فیلتر و صافی شورای نگهبان،‌موفق به تصاحب آراء مردم شود،‌از دیدگاه ایشان رئیس جمهور است (نقل به مضمون). به زعم صاحب سایت، اگر برخوردار بودن شخص از چنان سابقه‌ی حمایتی از یک نامزد انتخاباتی در جریان انتخابات، جرم باشد آیا نباید اقدام نهاد محترم شورای نگهبان در تأئید عنصری نامطلوب بعنوان نامزد انتخابات را در وقوع چنین جرمی بزرگ مقصر دانست و ملامتش کرد؟! آیا به باور صاحب پایگاه خبرخزر، تأیید متعمّدانه ی چنان عنصری نامطلوب برای حضور در عرصه‌ی انتخابات ریاست جمهوری، پیشاپیش خود از دلایل بارز بر بطلان انتخابات نخواهد بود؟! آدمی باید همیشه ملتزم و پایبند آثار و تبعات ناشی از گمانه زنی های خود بوده باشد. لذا رعایت احتیاطات لازم در اظهار نظرها، نخستین شرط آداب ورود در عرصه بیان و بَنان است. فضا برای طرح مباحث حقوقی فراهم نیست و الا بیش از این قلم فرسایی می‌شد. 8- ‌این‌جانب از قریب به چهل سال پیش تاکنون به منظور نقش‌آفرینی ‌در تعیین سرنوشت سیاسی، اجتماعی خود همواره در تمام انتخابات، حضوری فعال داشته و بر این حضور می‌بالم. در انتخابات سال 1388 نیز به نامزد مورد علاقه خود رأی دادم و به دادن رأیی که رأی به نظام است به خود افتخار می‌کنم. و اما اگر کسی با علم غیب و در عالم ذرّ، می دانست که فلان عنصر سیاسی از قبل از آغازین لحظات ولادت، نطفه اش چنان انعقاد یافت که در چنان روزی در صدد معارضه برخواهد آمد و از این حیث، برائت از او را بر خود فرض می دانست، اینجانب با صراحت اعلام می دارد هرگز دارای چنین علم غیبی نبوده تا بتواند جستن چنین برائتی را تجربه کند. چنین درس و آموزه ای را نه از مقدمات اصول و معارف عقلی و شرعی آموخته، نه از الفبای سیاست و کار گزاری فرا گرفته و نه در ارکان نظام جمهوری اسلامی یا در مبانی قانون اساسی سراغش را یافته است. راقم این سطور، فقط این را از حکیم الهی و رهبر فرزانه (ره) آموخته است که «میزان، وضع فعلی افراد است»، امّا هرگز به خود اجازه نخواهد داد بدون دلیل، وضع فعلی افراد را عطف بما سبق نموده و به گذشته آنان سرایت دهد. 9- اما پرسش از صاحب سایت آن است از برپایی نخستین صندوق‌های آراء در مساجد و مدارس که رفراندوم یا همه‌پرسی جمهوری اسلامی در دهم و یازدهم فروردین1358 اولین آن بود تا دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری در سال1392 که آخرین آن بود آیا احدالنّاسی از مرد و زن در زیر سقف آسمان ایران اسلامی می‌تواند گواهی دهد آقای قربانعلی مهری و خانواده‌اش را در ستادی، یا بعنوان مأمور بر سر صندوقی، یا حین سخنرانی در جمعیت و جماعتی و یا به عنوان عضو در حزب و جناحی دیده یا نامش را شنیده است؟ آقای مهری انقلاب کرد نه اکنون، ‌بلکه در سنین نوجوانی و جوانی در دهه 50 تا بلکه دیگران به انقلاب و نظام بپیوندند.‌ آنگاه که فوج فوج به جریان خروشان نهضت و نظام نوپای اسلامی می پیوستند و تازه واردان را در پی فتح و پیروزی در احزاب و جناح‌ها،‌در ستادها و جمعیت‌ها و به عنوان مجری، امین و ناظر انتخابات بر سر صندوق‌های آراء می‌دید، به نشانه ی شکر پیشانی بر خاک می سایید، چون ‌بخشی از تکلیف خود را انجام شده می‌یافت. اما چرا اکنون در پیرانه‌سری، هوای جوانی کرد، بر سر ذوق آمد و خود را بازیگر و نقش‌آفرین می‌یابد، قطعاً با مراجعه به پایگاه اطلاع رسانی به نشانی «WWW.GHORBANALIMEHRI.IR» و ملاحظه مقاله‌ی «نقد حال» و مطالعه یکی دو پاراگراف پایانی از آن مَقال، به پاسخ دست خواهند یافت. لذا جهت جلوگیری از اطناب کلام، تکرار نمی‌کنم. 10- آیا صاحب پایگاه «خبر خزر» می‌تواند نه آنکه 5 نفر، بلکه حداکثر 2 نفر را پیدا کند که گواهی دهند آقای مهری در ظرف سالهای پس از انقلاب،‌خاصه در انتخابات سال88 در جمعشان حاضر شد و آنان را به شنیدن سخنان خود در باب انتخابات و تبلیغ له یا علیه فرد یا افرادی فرا خواند یا با آنان درخصوص اینکه به که رأی دهند و به چه رأی ندهند در مقام احتجاج برآمد، یا مقاله‌ای نوشت و بیانیّه‌ای صادر کرد؟ البته ناگفته نماند راقم این سطور در تهیه بیانیّه‌ای که روزهای پس از انجام انتخابات ریاست جمهوری سال88 ازطریق نهاد محترم شورای نگهبان، در رسانه‌ها انتشار یافت به دلیل توفیق حضوری که در «مرکز تحقیقات شورای نگهبان» داشتم در تهیه و نگارش آن بیانیّه سهمی اندک داشت و به این میزان از حضور در تدوین عالی‌ترین سند انتخابات که قطعاً برای برخی حسّاسیّت‌برانگیز است و شنیدن نامش،‌ اگر نگوئیم لرزه بر اندامشان می‌اندازد، قطعاً قندها را در دلشان آب می‌کند بر خود می‌بالد. 11- این نکته را نیز بیفزایم،‌در نخستین دوره انتخابات ریاست جمهوری سال 1358 که آقای جلال‌الدین فارسی نامزد انتخابات بنا به دلیل قانونی و البته صرفاً به لحاظ شکلی، صلاحیتش مردود اعلام شد و نام آقای دکتر ابوالحسن بنی صدر با افتادن بر سر زبان‌ها،‌آراء افزون بر 11میلیونی مردم را به خود اختصاص داد،‌ اگر بشنوند راقم این سطور جزء همان اقلیت 600.000 نفری بوده است که به مرحوم دکتر حسن حبیبی کاندیدای مشترک جامعه مدرسین و روحانیت مبارز تهران رأی داد، قطعاً با توصیفی که از من در پایگاه «خبر خزر» به عمل آمد با اعجاب و شگفتی از خود خواهند پرسید: «مگه میشه؟! مگه داریم؟!» اما چه باید کرد؟ شده است دیگر. 12- غرض آنکه در نخستین دوره ی انتخابات ریاست جمهوری سال 58، یکی از علمای بزرگ که اکنون در مقام مرجعیّت عُظمی است در برابر اجماع جامعتَین مدرّسین و روحانیت مبارز، خَرْق اجماع کرد و به نفع آقای بنی صدر در مقام صدور بیانیه برآمد. نمی‌دانم غوغا سالاران موج سوار،‌ نسبت به آن «فقیه مرجع» و در رابطه با آن جماعت 11میلیونی چه قضاوتی خواهند داشت؟ نکند خواهند گفت همان11 میلیون توطئه‌گر!! بودند که با زاد و ولدشان در سال88 به بالغ بر 13 میلیون فتنه‌گر!! فزونی یافتند و منحرفین از خط اعتدال و میانه را به دنبال خود کشاندند؟! به هر حال،‌این‌جانب در زمره آن 11میلیون نبوده، ‌اما در اینکه آیا در زمره این 13 میلیون بوده است یا خیر؟ خود داند. و امّا، این جمعیت 13 میلیونی به همراه آن جماعت11میلیون را در کنار قاطبه ی ملت بزرگ ایران، سرمایه نظام می‌داند نه مایه وبال. 13- نمی‌دانم پایگاه «خبر خزر»، این را هم از خود یا دیگران پرسیده است که آقای قربانعلی مهری،‌ از بعد از انتخابات 88، به جز مشارکت جستن در تدوین بیانیّه‌ای که ذکر شد آیا در مقام صدور بیانیه‌ای یا تشکیل میتینگ و انجام سخنرانی‌ای هم برآمده است؟ آیا ردّ پایی در آشوب‌ها و بگیر و ببندهای خیابانی از او و خانواده‌اش به ثبت رسیده است تا نتوان درصدد انکار برآمد؟! چنانچه گواهانی صادق، خواه از هر جمعیت و جناح بر مشاهده چنین مواردی گواهی دهند، پیشاپیش می‌گویم مورد قبول است و غیرقابل اعتراض. بنابراین، انتظار از اصحاب قلم و بیان و رسانه و جریده، خواه مکتوب باشد خواه مجازی، آن است به صرف ظنّ و گمان در صدد قضاوت، ارزیابی و اطلاع‌رسانی برنیایند. چون نتیجه کار، خوب درنخواهد آمد وآنی نخواهد شد تا دلخواهشان گردد. قرآن چه نیکو هشدار می‌دهد: « وَلاَ تَقْفُ مَا لَیْسَ لَکَ بِهِ عِلْمٌ إِنَّ السَّمْعَ وَالْبَصَرَ وَالْفُؤَادَ کُلُّ أُولئِکَ کَانَ عَنْهُ مَسْؤُولًا»[اِسراء:36] 14- پایان بخش این قسمت از نوشتار آن است که صاحب پایگاه، حمایت سرسختانه اینجانب و خانواده‌ام را در دفاع از آقای میرحسین موسوی، کجا دیده‌اند و شنیده‌اند که بی‌محابا می‌گوید: « و شاید- آقای مهری- آن روز فکرش را هم نمی‌کرد که ممکن است روزی به تأیید صلاحیت نیاز داشته باشد.» به این آقا یا خانم محترم و صاحب پایگاه می‌گویم: «آیا جناب ایشان گمان نمی کرد برای ردّ صلاحیت چون منی، شاید ده‌ها دلیل دیگر بتوان یافت که اگر ملاقاتی حضوری با اینجانب ترتیب می‌دادند قطعاً ناگفتنی‌ها و ناشنیدنی‌های فراوانی می‌یافتند و می‌شنیدند. یافتنی‌ها و شنیدنی‌هایی مستند و مستدل، که چه بسا بهتر و دلنشین تر می‌توانست علیه صاحبش به کار آید.» امّا، اجازه می‌خواهد بگوید این دلیلی که درخصوص ردّ صلاحیت من مورد گمانه‌زنی قرار گرفت، اقلّ آنکه به باور اینجانب که چندان بی اطلاع از خاستگاه و مبانی شکل گیری حوادث و وقایع ایّام نمی باشد، «دلیلی است به غایت علیل». شما چه می فرمایید؟ بخش آخر نوشتار در پی خواهد آمد.انشاءالله. *«دبیر هیأت بررسی و تطبیق مصوبات دولت با قوانین مجلس» ‌چهار شنبه، 06 /08/ 1394   "قانون اساسی برای همه" دانستنی‌ها از «حقوقدانی که سالهای متمادی در پایتخت مشاغل مهمّی داشت» [4] *قربانعلی مهری مَتانکلایی اشاره : در سه بخش پیشین این نوشتار به بهانه انتشار گزارشی در سایت خبر خزر،‌ به ترتیب مقالاتی با عناوین «تفاوت است بین «نبیّ» و «متنبّی»،‌ خواهید پرسید چرا؟ پس این نوشتار را بخوانید»، دیگری ذیل عبارت «تشکّر مضاعف از سایت خبر خزر» و سومی با عنوان «طرح یک شبهه و پاسخ به آن» از خاطر مبارکتان گذشت. در این قسمت که بخش چهارم و پایانی از سلسله‌مقالات این نوشتار است، مرقومه‌ای با عنوان «طرح شبهه‌ای دیگر و پاسخ به آن» به نگارش درآمد. امید آنکه مطبوع طبع دوستان و علاقه‌مندان به شنیدن حرفهای تازه و نو باشد. طرح شبهه‌ای دیگر و پاسخ به آن 1- صاحب پایگاه در فراز پایانی مرقومه‌ی خود در «خبر خزر» می‌نویسد: « شاید جلسات هفتگی او-قربانعلی مهری- در قائم‌شهر و دعوت از سخنرانان متعدّد در جهت تبیین ارزش‌های اسلام و انقلاب، استراتژی او برای دریافت صلاحیت باشد و شاید هم اصل حضور او در عرصه‌ی انتخابات به همین دلیل، چراکه خود او هم می‌داند که رقیب جدی برای هیچیک از کاندیداها نخواهد بود.» اما اینکه جلسات هفتگی در قائم‌شهر که جمعه‌های هرهفته در محل «موسسه قرآنی اسوه حسنه» در البرز 28 خیابان تهران، به صورت منظم با عنوان «محفل انس با قرآن» و با حضور سخنوران از علایق و سلایق فعال زیر چتر و پرچم نظام انعقاد می‌یابد به باور صاحب پایگاه خبر خزر «در جهت تبیین ارزشهای اسلام و انقلاب» مورد ارزیابی قرار گرفت، راقم این سطور از این حیث خدا را شاکر است که همگام با نظام و انقلاب،‌حضور در صحنه دارد. 2- اما از اینکه می‌گوید: « شاید همین اقدام، استراتژی او برای دریافت صلاحیت باشد»، نمی‌دانم چه پاسخ دهم. چون هرگز و هیچگاه بر این اندیشه نبوده‌ام، لذا به خود جرأت داده تا با شهامت اظهار بدارم که در این خصوص نمی‌دانم چه بگویم یا چه نویسم. اما همین قدر می‌توانم بگویم که چنین نیست، چون نیازی به چنین کاری ندارم. این ترفند را کسی به کار می‌بندد که بیکار باشد و دنبال کار بگردد. من که به تعبیر صاحب پایگاه، «حقوقدانی است که سالهای متمادی در پایتخت مشاغل مهمی دارد» و اکنون نیز که سنین پسا بازنشستگی را می‌گذراند در همان مشاغل حاکمیتی، آن هم در یکی از عالی‌ترین نهادهای سیاسی نظام اشتغال به خدمت دارد، بنابراین، ‌نه جویای نان است و نه جویای نام. آیا سَری را که درد نمی‌کند بی‌جهت دستمال می‌بندند؟! 3- چرا صاحب سایت «خبرخزر» نمی‌خواهد بپذیرد «اقدام آقای مهری به تشکیل جلسات منظم هفتگی برای تألیف قلوب است به منظور همدلی و همزبانی، شعاری که رهبری معظم برای سال94 برگزید». مگر همین افراد که دعوت به سخنرانی می‌شوند از سرمایه‌های شهر نمی‌باشند؟ آیا از تهران و کجا و کجا برای جلسات هفتگی دعوت به سخنرانی شدند تا درصدد تبرئه کردن آقای مهری از اتهامات و یا تعرفه و تأیید او برآیند؟ مگر به تعبیر صریح صاحب سایت،‌ اغلب سخنرانان، رقبای کارکشته، جدی و باسابقه آقای مهری در امر خطیر انتخابات نمی‌باشند که نام برده توان رقابت با هیچیک از آنان را نخواهد داشت؟ کدام عقل دوراندیش می‌پذیرد یک نامزد انتخاباتی، تأییدیه‌اش را از رقبای خود بگیرد؟ اگر آقای مهری از چنین توانائی و دانائی‌ای برخوردار است تا بتواند از رقبا که مجرّب‌تر، انقلابی تر، با سابقه تر و خوشنام‌تر از خود او هستند تأییدیه‌ای بگیرد آیا این امر نشانه ضعف و نادانی است یا دلیل بر توانائی و دانائی؟ «فَاَیْنَ تَذْهبون»!؟ برادرم! «به کجا چنین شتابان»! 4- اما به تعبیر جناب حافظ علیه‌الرحمه در مصرعی از غزل182، «عیب مِی جمله چو گفتی هنرش نیز بگو». چرا نمی‌گوئید دعوت از اصحاب قلم،‌سخن و اندیشه و از تمام رقبای انتخاباتی در حوزه‌ای بزرگ به وسعت «قائم‌شهر، جویبار، سیمرغ، سوادکوه و سوادکوه شمالی» با دارابودن سلایق و علایق سیاسی فراوان و اجابت همگان یا اغلب آنان جهت حضور در محل موسسه، دلیل آشکار بر قابلیت، کاردانی،‌ لیاقت، ظرفیت و دانایی بنیانگذار موسسه است که برای نخستین بار نه در قائم‌شهر و مازندران و نه در سطح ایران، بلکه اگر اغراق نباشد در سطح جهان این شهامت و رشادت را در خود یافت همه سخن‌سرایان و سخنوران، خاصه جمع رقبای انتخاباتی را در زیر یک سقف گرد آورد تا همگان از نظام بگویند، از طرحها،‌برنامه‌ها، ارزش‌ها، اهداف و مقاصدشان بسرایند و گفتنی‌هایشان را با کمترین هزینه و بدون کمترین دغدغه به سمع و نظر این و آن برسانند، قدرت تحلیل، نقد، بررسی و ارزیابی قاطبه شهروندان را به رسمیّت بشناسند، تا فرد یا افرادی جرأت نیابند مردمان شهر و دیار خاصه جوانان را با وعده های دروغین، به دادن شام و خوردن لقمه ای نان، به بخشیدن ناروای بند کفش یا به دریافت توپ فوتبال، تور والیبال و پیراهن بسکتبال نفریبند، فرهنگ آزاداندیشی، گفتمان آزاد، شنیدن اقوال متفاوت،‌ زمینه‌ های اِتّباع احسن و انتخاب اصلح را در شهر و دیار نهادینه کنند، برای آیندگان به میراث گذارند، ستادهای انتخاباتی را به آکادمی‌های علمی، آموزشی، پژوهشی و اخلاقی مبدّل سازند، با هم رفاقت کنند و در میدان امن و آرام مسابقه به رقابت بپردازند. نمی‌دانم چرا کلام طولانی شد؟ «اَلْکَلامُ یَجُرُّ الْکَلامَ». حرف، حرف می‌آورد و باد برف. 5- و اما سخن آخر از صاحب پایگاه اطلاع‌رسانی «خبر خزر» که می‌فرماید: «آقای مهری می‌داند که رقیب جدی برای هیچیک از کاندیداها نخواهد بود، چون او به سختی خواهد توانست حتی رأی اندکی از زادگاهش نیز جمع کند.» این مطلب در جای خود تحلیلی است درست. و اما پرسش از جناب ایشان آن است که اگر آقای مهری رقیب جدی نیست چرا نامش در جمع کاندیداهای شاخص استان و شهرستان به شمارش درآمد؟ اگر رقیب جدی نیست چرا اینگونه مورد تحلیل و ارزیابی قرار می‌گیرد؟ تحلیل صاحب سایت، اینجانب را به یاد سروده‌ای از حکیم نظامی در مثنوی «لیلی و مجنون» انداخت، آنجا که می سراید: «اگر با من نبودش هیچ میلی چرا ظرف مرا بشکست لیلی»؟! 6- اینکه فرموده‌اند: « او به سختی خواهد توانست حتی رأی اندکی از زادگاهش نیز جمع کند»، این تحلیل نیز مطلبی نیست که قابل انکار و ردّ یا نیازمند بررسی و نقد باشد. چون به زعم دوستان، انتخابات ابزاری می‌طلبد که آقای مهری چه بسا ممکن است علیرغم در اختیار داشتن تمام یا قسمتی از آن ابزار، امّا هیچ گونه باور و علاقه ای به بکارگیری چنان ابزار هایی را ندارد. درخصوص آن ابزار چیزی نمی‌گویم که چه بودند و اکنون چه شدند؟ فقط باید با حافظ شیرین سخن همنوا شد و سرود: «سخن سربسته گفتی با حریفان خدا را زین معمّا پرده بردار»[ دیوان حافظ،غزل245] 7-ابزار آقای مهری در امر خطیر انتخابات اگر علاقه مند به حضور در آن بوده باشد که هست عبارتست از «سابقه، تجربه، صداقت و اندکی وجاهت»، یا به تعبیر صاحب پایگاه «خبر خزر»، «حقوقدانی است که سالهای متمادی در پایتخت مشاغل مهمی داشت.» و البته اکنون نیز دارد. آیا بدون دستمایه و تجربه می‌توان سالیان سال در مشاغل حاکمیتی،‌معتمد و مَحرم اَسرار نظام شد؟! ممکن است بگویند هیچکدام از این عناوین شمارش شده کالائی نیست که به زعم اصحاب تحلیل، در امروز جامعه ایران، خریدار داشته باشد. اما می‌گویم: «من هرگز و هیچگاه بر چنین باوری نبوده و نیستم». «آیا شما چنین گمانی دارید؟!»

*«دبیر هیأت بررسی و تطبیق مصوبات دولت با قوانین مجلس» ‌چهار شنبه، 06 /08/ 1394


اطلاعیه شماره 4 ستاد انتخابات کشور


ستاد انتخابات

ستاد انتخابات کشور دراطلاعیه شماره 4 خود زمان آغاز ثبت نام از داوطلبان نمایندگی مجلس خبرگان رهبری، پنجشنبه 26 آذرماه و داوطلبان نمایندگی مجلس شورای اسلامی را شنبه 28 آذر 94 اعلام کرد. 


متن کامل اطلاعیه شماره 4 ستاد انتخابات کشور به این شرح است:


«به آگاهی مردم شریف ایران اسلامی می رساند انتخابات سراسری، پنجمین دوره مجلس خبرگان رهبری و دهمین دوره مجلس شورای اسلامی بطور همزمان در روز جمعه مورخ 7/ 12/ 1394 برگزار خواهد شد.

داوطلبان نمایندگی مجلس خبرگان رهبری شخصاً یا بوسیله نماینده خود که کتباً معرفی شده باشد می توانند از تاریخ پنجشنبه 26 /9/ 94 تا پایان وقت اداری روز چهارشنبه مورخ 2 /10/ 94 جمعاً به مدت هفت روز در ساعات اداری به فرمانداری مرکز حوزه انتخابیه یا وزارت کشور مراجعه و با ارائه اصل شناسنامه عکس دار، چهارنسخه تصویر کلیه صفحات شناسنامه و دوازده قطعه عکس 4×6 ، ضمن تکمیل پرسشنامه اعلام داوطلبی نسبت به ثبت نام خود اقدام نمایند.

همچنین در اجرای ماده 45 قانون انتخابات مجلس شورای اسلامی و ماده 21 آئین نامه اجرایی آن، به آگاهی میرساند، ثبت نام از داوطلبان نمایندگی دهمین دوره مجلس شورای اسلامی از روز شنبه مورخ 28 /09/ 94 تا پایان روز جمعه مورخ 4/ 10/ 1394جمعاً به مدت 7 روز به عمل خواهد آمد . لذا داوطلبان می توانند به منظور اعلام داوطلبی خود در مهلت تعیین شده با همراه داشتن مدارک ذیل به ستاد انتخابات کشور، فرمانداری های مراکز حوزه های انتخابیه، سفارتخانه ها یا کنسولگری ها یا نمایندگی های سیاسی جمهوری اسلامی ایران در خارج از کشور مراجعه و اقدام به تکمیل فرم ثبت نام نمایند.

1- اصل کارت ملی و سه نسخه تصویر آن.

2-اصل شناسنامه عکسدار و سه نسخه تصویر کلیه صفحات آن

3-عکس جدید 4 × 3 ده قطعه (ترجیحا با زمینه روشن)

4- اصل و تصویر آخرین مدرک تحصیلی و یا مدرک معادل که معتبر باشد

5- اصل و تصویر گواهی رسمی مبنی بر قبول استعفاء و عدم اشتغال در پست و مقام و مشاغل مشمول استعفای موضوع ماده 29 قانون انتخابات مجلس شورای اسلامی

6-اصل و تصویر برگ پایان خدمت وظیفه عمومی و یا مدرکی معتبر دال بر روشن بودن وضعیت مشمولیت خدمت وظیفه عمومی

به استناد ماده 28 قانون انتخابات مجلس شورای اسلامی، انتخاب شوندگان هنگام ثبت نام باید دارای شرایط زیر باشند:

1- اعتقاد و التزام عملی به اسلام و نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران

2-تابعیت کشور جمهوری اسلامی ایران

3-ابراز وفاداری به قانون اساسی و اصل مترقی ولایت مطلقه فقیه

4-داشتن مدرک تحصیلی کارشناسی ارشد یا معادل آن

5- نداشتن سوء شهرت در حوزه انتخابیه

6- سلامت جسمی در حد برخورداری از نعمت بینایی ، شنوایی و گویایی

7- حداقل سن سی سال تمام و حداکثر هفتاد و پنج سال تمام

تبصره 1- داوطلبان نمایندگی اقلیت های دینی مصرح در قانون اساسی از التزام عملی به اسلام ، مذکور در بند (1) مستثنی بوده و باید در دین خود ثابت العقیده باشند.

تبصره 3 هر دوره نمایندگی مجلس شورای اسلامی معادل یک مقطع تحصیلی فقط برای شرکت در انتخابات محسوب می شود.

بر اساس قانون تفسیر ماده (28) که در تاریخ 1/ 5/ 1390 به تایید شورای محترم نگهبان رسیده، مدرک معادل تحصیلی در هر مقطع تحصیلی مدرکی است که واجد ارزش استخدامی باشد.

در ضمن به استناد تبصره 2 ماده 9 قانون یاد شده هیچ یک از داوطلبان نمایندگی نمی توانند در بیش از یک حوزه انتخابیه خود را نامزد نمایند . درغیر اینصورت نامزدی آنان کلاً باطل و از شرکت در انتخابات آن دوره مجلس محروم می گردند.

همچنین به استناد ماده 46 قانون مذکور هر یک از داوطلبان نمایندگی مجلس می توانند شخصاً و به صورت کتبی انصراف خود را به فرمانداری مرکز حوزه انتخابیه و یا وزارت کشور اعلام نمایند و عدول از انصراف نیز پذیرفته نمی شود.

ستاد انتخابات کشور


اصول رقابت سیاسی

بیانات مقام معظم رهبری در دیدار اقشار مختلف مردم، در تاریخ 18 شهریور 1394رهبر

در باب مسئله‌ی انتخابات:

مسئله‌ی انتخابات یکی از مسائل فعلی و نقد ما است. البتّه برخی متأسّفانه از ۱.۵ سال پیش، دو سال پیش از انتخابات شروع کردند مسائل انتخابات را مطرح کردن؛ این به‌نظر ما مصلحت نیست؛ فضای کشور را بی‌موقع نباید فضای انتخاباتی کرد؛ از ۱.۵ سال پیش -که تقریباً دو سال به انتخابات امسال مانده بود که آخر سال است- بعضی‌ها شروع کردند در مطبوعات و در حرفها، راجع به انتخابات حرف زدن، بحث کردن. وقتی فضای انتخاباتی در کشور به‌وجود می‌آید، بسیاری از مسائل اصلی جامعه به حاشیه میرود و فراموش میشود. خب، فضای انتخابات، فضای رقابت و تعارض است؛ ما چرا بیخود این فضای رقابت را، فضای تعارض را، بکشانیم به یک سال دو سال قبل؟ شروع زودهنگام این بحثها به نظر ما مصلحت نیست. لکن حالا چرا؛ الان که سه چهار ماه مثلاً به انتخابات باقی است، جای آن است که راجع به انتخابات عرایضی عرض بشود. حالا من امروز برخی از نکات را عرض میکنم و در آینده هم اگر عمری بود و زنده بودیم، عرایضی در باب انتخابات خواهیم داشت.

مسئله‌ی انتخابات برای کشور، مسئله‌ی بسیار مهمّی است. انتخابات، مظهر کامل حضور و انتخاب مردم است. مردم با حضور خودشان در صحنه‌ی انتخابات -چه در انتخابات ریاست جمهوری، چه در انتخابات مجلس شورای اسلامی، چه در انتخابات مجلس خبرگان- مردم‌سالاری واقعی را در این کشور شکل میدهند؛ این خیلی مهم است. ما این را در طول این ۳۶ سال، ۳۷ سالی که از اوّل انقلاب گذشته است، نگذاشتیم تعطیل بشود یا تأخیر بیفتد. در کشورهای گوناگون وقتی جنگ میشود یا یک حادثه‌ای اتّفاق می‌افتد، انتخابات را عقب می‌اندازند، [امّا] در ایران انتخابات یک روز از موعد مقرّر خودش عقب نیفتاده است؛ در هیچ برهه‌ای از برهه‌ها. تهران بمباران میشد، شهرهای خوزستان و ایلام و کرمانشاه و بقیّه‌ی جاها بمباران میشد، درعین‌حال انتخابات در موعد معیّن انجام میگرفت. در اقصی‌نقاط کشور همین‌جور بود؛ در روستاها و [حتّی] در جاهایی که رفت‌وآمد سخت است. انتخابات در این کشور تعطیل نشده است. بعضی میخواستند تعطیل کنند انتخابات را -در بعضی از دوره‌ها برخی از آدمهای سیاست‌باز و سیاست‌زده سعی‌شان این بود که انتخابات را تعطیل کنند یا عقب بیندازند- [امّا] به توفیق الهی جلوی اینها گرفته شد و انتخابات در موعد معیّن انجام گرفت. این اهمّیّت انتخابات است. خب، به همین دلیل هم هست که بحمدالله انتخابات ما مظهر مردم‌سالاری است.

نظام جمهوری اسلامی یک نظام مردم‌سالار به معنای واقعی است. خب، دشمن البتّه حرف میزند؛ آمریکایی‌ها و عوامل تبلیغاتی‌شان دائماً علیه انتخابات ما به شکلهای مختلف حرف میزنند. آمریکایی‌ها ۲۵ سال در دوران رژیم طاغوت، در ایران حضور داشتند، [امّا] مجلسهای شورای فرمایشی و مسخره‌ی آن روز، یک بار مورد انتقاد آمریکایی‌ها قرار نگرفت. اگر به تاریخ مراجعه کنید و قضایای انتخابات دوران محمّدرضا را بخوانید -و قبل از آن هم بدتر از آن، دوران رضاشاه- [اوّل‌] که انگلیس‌ها در اینجا مسلّط بودند و بعد هم آمریکایی‌ها مسلّط شدند، یک بار به این انتخابات فرمایشیِ نمایشیِ مسخره اعتراض نکردند؛ الان هم به رژیمهای مستبد و دیکتاتور و وراثتی‌ای که در این منطقه هست، یک کلمه اعتراض نمیکنند، امّا به ایران که این‌جور پشت سر هم انتخابات انجام گرفته است و همه‌ی ارکان نظام -از رهبری نظام و رئیس‌جمهوری نظام، تا نمایندگان مجلس، تا نمایندگان خبرگان، تا نمایندگان شوراهای شهری- به‌وسیله‌ی مردم انتخاب میشوند، دائم اعتراض میکنند، اشکال میکنند، ایرادهای دروغین میکنند.

انتخابات‌های ما بحمدالله در این مدّت، انتخابات‌های سالمی بوده است. نکته‌ای که بنده میخواهم عرض بکنم این است که انتخابات‌های ما انتخابات‌هایی بوده است که برطبقِ معیارهای متعارف بین‌المللی، یکی از بهترین و سالم‌ترین انتخابات بوده است با نصابِ شرکت بالای مردم. متأسّفانه یکی از عادتهای بدی که بعضی در داخل دارند، این است که دائماً در سلامت انتخابات در هر دوره‌ای خدشه کنند. از قبل از انتخابات مکرّر دَم بزنند از تقلّب، از دغدغه، از اینکه چنین بشود، چنان بشود؛ این کار غلطی است. در طول این ۳۷ سال، مردم به‌خاطر اعتمادی که در دوره‌های مختلف و دولتهای مختلف به نظام داشتند، در عرصه‌ی انتخابات شرکت کردند، حضور پُرشور پیدا کردند. چرا بعضی‌ها به دست خودشان این اعتماد را میخواهند خدشه‌دار کنند؟ مردم به نظام اعتماد دارند. وقتی انتخابات هست، می‌آیند وارد انتخابات میشوند و رأی میدهند؛ چرا انسان بایستی این را خدشه‌دار بکند با دغدغه‌های بیخود و دروغین که نبادا [تخلّفی بشود]. خب، معلوم است؛ اجازه داده نمیشود؛ مراقبتهای شدید انجام میگیرد. یکی از بزرگ‌ترین برکات وجود شورای نگهبان همین است که مراقبند؛ مراقب خطا و اشتباهند و اجازه نمیدهند تخلّفی انجام بگیرد؛ دیگر دستگاه‌ها هم همین‌جور. در طول این سالها هم گاهی در بعضی از دوره‌ها به ما گزارش میشد که انتخابات اشکال پیدا کرده است؛ ما دستور میدادیم میرفتند تحقیق میکردند، معلوم میشد که نخیر، این‌جوری نیست. گاهی ممکن است در گوشه‌وکنار یک تخلّفی انجام بگیرد که در نتیجه‌ی انتخابات هیچ تأثیری نداشته باشد -آن مهم نیست- [امّا] انتخابات در همه‌ی دوره‌ها سالم است.

رأی مردم هم به معنای واقعی کلمه حقّ‌النّاس است؛ حقّ‌النّاس است. وقتی می‌آید برادر و خواهر ایرانی در انتخابات شرکت میکند و رأی در صندوق می‌اندازد، رعایت این حقّ او واجب شرعی است، واجب اسلامی است؛ در این امانت او نباید خیانت کرد؛ واقعاً حقّ‌النّاس است. نتیجه‌ی آراء هم هرچه شد، بایستی به آن ملتزم بود؛ این هم حقّ‌النّاس است. اینکه ما در سال ۸۸ در مقابل کسانی که اصرار میکردند باید انتخابات باطل بشود ایستادیم، به‌خاطر همین بود که از حقّ‌النّاس دفاع کردیم. چهل میلیون [نفر] -بالاترین نصاب انتخابات- در سال ۸۸ در [دادن‌] آراء شرکت کردند. خب، یک نتیجه‌ای داد. هر کسی [هم‌] برنده‌ی این انتخابات میشد، ما همین‌جور می‌ایستادیم، دفاع میکردیم. بنده از حقّ‌النّاس دفاع کردم، از حقّ مردم دفاع کردم. باز هم هر وقتی که مردم رأی بدهند -به هر کسی که مردم بپسندند و بپذیرند و رأی بدهند- بنده از رأی مردم دفاع خواهم کرد؛ پشت سرِ مردم خواهم ایستاد. رأی مردم حقّ‌النّاس است. ما بیخود این اعتمادی را که مردم به نظام دارند، با حرفهای بی‌منطق مخدوش نکنیم. گاهی به وزارت کشور ایراد میگیرند، گاهی به شورای نگهبان ایراد میگیرند.

شورای نگهبان، چشم بینای نظام برای انتخابات است؛ در همه‌ی دنیا هم یک چنین چیزی وجود دارد -حالا اسمش چیز دیگر است؛ اینجا اسمش شورای نگهبان است- مراقبند، ببینند آن کسی که وارد میدان انتخابات میشود، نامزد انتخابات میشود، آیا صلاحیّت دارد یا نه؛ و باید احراز کنند صلاحیّت را؛ اگر دیدند که کوتاهی شده است و آدمی که صلاحیّت ندارد وارد شده، جلویش را میگیرند؛ این حقّ آنها است، حقّ قانونی آنها است، حقّ عقلی و منطقی آنها است؛ بعضی بیخود ایراد میکنند. بخشی از این حقّ‌النّاس، همین حقّ رأی شورای نگهبان است؛ همین حقّ نظارت استصوابی و مؤثّر شورای نگهبان است؛ این جزو حق‌النّاس است، این را باید رعایت کرد، این را باید حفظ کرد. انتخابات مهم است. این عرض فعلی ما درباره‌ی انتخابات است.

منبع: www.moi.ir
ریشه کنی فقر عامل مبارزه با تروریسم 
ولی رعیت

ایشان عدم همکاری قضایی مناسب در موضوعات کیفری در میان دولت‌ها را از دلایل ناکامی مقررات بین‌المللی در موضوع مبارزه با تروریسم دانست و گفت: به نظر می‌رسد هر چند اجرای حقوق بین‌الملل می‌تواند از طریق دادگاه‌های ملی انجام شود، اما تروریسم به عنوان یک جرم به انجام اقدامات قضایی از سوی یک دادگاه بین‌المللی نیاز دارد.

ولی رعیت در گفت‌وگو با پایگاه اطلاع‌رسانی دومین کنگره بین‌المللی 17000 شهید ترور با بیان این‌که جامعه بین‌المللی با آگاهی از خطر تروریسم اقدامات متعددی انجام داده است که نتیجه این اقدامات، تصویب قطعنامه‌ها و معاهدات ضد‌تروریسم در ابعاد مختلف تروریسم بین‌الملل بود، بیان کرد: در حال حاضر سیزده کنوانسیون بین‌المللی وجود دارد که جرایم مرتبط با تروریسم را مورد توجه قرار داده است. کنوانسیون‌های ضد‌تروریسم از دولت‌های عضو می‌خواهد تا با توجه به مکانیسم‌های پیش‌بینی شده در این کنوانسیون‌ها، در تعقیب و مجازات متهمین همکاری لازم را به عمل آورند و به نحوی رفتار کنند که هیچ مکان امنی برای تروریست‌ها وجود نداشته باشد. با‌این‌حال، عملا در مبارزه با تروریسم موفق نبوده‌اند.

ولی رعیت در خصوص دلایل این شکست تصریح کرد: در حال حاضر قلمرو کنوانسیون‌های ضد‌تروریسم صرفا به برخی از اعمال تروریستی محدود است و علاوه بر این، تعداد اعضای این کنوانسیون‌ها نشان می‌دهد که هنوز بسیاری از دولت‌ها تمایلی به الحاق به این معاهدات ندارند. هم‌چنین مفاد این معاهدات از سوی دولت‌های عضو که ملاحظات سیاسی را در برخورد با تروریسم در نظر می‌گیرند، به راحتی نقض می‌شود. علاوه بر این‌ها عدم همکاری قضایی مناسب نیز یکی دیگر از دلایل ناکامی در موضوع تروریسم است .

رعیت ادامه داد: بدون تردید سردمداران غربی از همان آغاز با هدف ایجاد تفرقه بین مسلمانان و برهم‌زدن اتحاد میان آن‌ها به شکل‌دهی و حمایت از تروریسم پرداختند تا از این طریق به اهداف شوم خود که همان اسلام‌هراسی و اسلام‌ستیزی است، دست یابند و به این ترتیب بر سیطره و تسلط خود بر منابع خدادادی منطقه ادامه دهند.

این عضو دیوان عالی کشور و نماینده پیشین مردم قائمشهر، جویبار، سوادکوه در خصوص نقش کشورهای غربی در حمایت از گروه‌های تروریستی بیان کرد: دولت‌های غربی موج اسلام‌ستیزی را در جهان به راه انداخته و مدیریت می‌کنند. آن‌ها از یک‌سو در راستای اهداف اسلام‌ستیزانه خود، چهره‌ای خشن و بی‌رحم را از اسلام به افکار عمومی جهان معرفی می‌کنند و مدعی مبارزه با تروریست‌های افراطی می‌شوند و از طرف دیگر منابع مالی و تسلیحاتی آن‌ها را تامین و مجروحانشان را در بیمارستان‌های رژیم صهیونیستی مداوا می‌کنند.

وی هم‌چنین تصریح کرد: بنابراین تروریسم منطقه‌ای در راستای منافع و اهداف سیاسی، امنیتی و تجاری قدرت‌های فرا‌منطقه‌ای نقش مهمی را ایفا می‌کند و این مساله، مهم‌ترین دلیل حمایت دولت‌های غربی از گروه‌های تروریستی است. در‌عین‌حال خاورمیانه از ذخایر عمده انرژی به حساب می‌آید که کشورهای غربی با ایجاد تشنج و ناامنی در تلاشند تا مانع به استقلال‌ رسیدن این کشورها شده و هم‌چنان آن‌ها را تحت نفوذ و سیطره خود نگه دارند.

این قاضی برجسته کشورمان در خصوص چگونگی همراهی و همگامی کشورهای قربانی ترور با ایران در امر مقابله با تروریسم گفت: تروریسم در جهان امروز به بزرگترین بلای جهانی تبدیل شده است و کسی نمی‌تواند خود را از آن مصون بداند. در این میان پرسشی که به شدت ذهن همگان را به خود مشغول داشته، همان جمله معروف «چه باید کرد؟» است. ایران و کشورهایی که قربانیان پدیده تروریسم هستند باید به این نکته توجه داشته باشند که دیدگاه غربی‌ها در مورد ترور و تروریسم به‌ویژه در مورد اسلام و ایران، غیر‌منصفانه و مغرضانه است برای مثال، دیوید راپوپورت، صاحب‌نظر روابط بین‌الملل در کتاب «مقابله با تروریسم از طریق همکاری بین‌المللی» انقلاب ایران را آغازگر موج چهارم تروریسم بین‌المللی در بیست‌و‌پنج سال اخیر معرفی کرده و مدعی می‌شود که «اولین گروه‌های تروریستی مذهبی در اسلام پدیدار شدند.»

رعیت افزود: به نظر می‌رسد چنین داستان‌پردازی‌هایی خصوصا در چند دهه اخیر در محافل غربی‌ به طرز زیرکانه‌ای درحال القا است لذا قربانیان ترور برای مبارزه با این پدیده شوم نیازمند همگرایی هستند.

وی وحدت میان مسلمانان را با کمک گرفتن از علمای مذاهب و فرق مختلف اسلامی و روشنگری در برابر تاریک‌اندیشان را از مهمترین عوامل ایجاد این همگرایی دانست و تصریح کرد: با وجود انحصار رسانه‌ای در دنیا و درز اطلاعات ناقص و غلط، اطلاع‌رسانی شفاف و درست می‌تواند زمینه مناسب را برای رشد آزاد و توسعه فکر مردم در سطح جهانی مهیا کند. در این صورت فضای حضور و فعالیت تروریست‌ها نیز محدود می‌شود.

این نماینده پیشین مردم قائم شهر ، جویبار و سوادکوه مجلس برطرف‌کردن خشونت ساختاری را که ازعوامل بروز تروریسم است، مهم عنوان کرد و افزود: ریشه‌کنی مسایلی چون بی‌عدالتی و فقر و اجرای برنامه‌های توسعه‌ای مناسب از جمله آموزش فرهنگی، مبارزه با فساد و جلوگیری از قاچاق اسلحه می‌تواند ابزار خوبی برای پیشگیری از تروریسم باشد.

وی برگزاری دومین کنگره بین‌المللی 17000 شهید ترور را گامی موثر در جهت اثبات ایران به عنوان کشوری قربانی تروریسم خواند و بیان کرد: حضور در عرصه جهانی و شرکت در مجامع بین‌المللی در جهت معرفی چهره تروریست‌ها و حامیان آن‌ها و هم‌چنین ثبت شکایات قربانیان در دادگاه لاهه و کمک‌گرفتن از فضای مجازی و رسانه‌ای و منتقل‌کردن تجارب ایران در زمینه کنترل پدیده ترور به کشورهای درگیر منطقه، می‌تواند از برنامه‌های برگزاری این کنگره باشد.

منبع:  http://www.eslahpress.com/

یوسفعلی جوانی: فضای کسب و کار حلقه مفقوده رونق اقتصادی کشور است

 6 آذر 1394 

شمال آنلاین: عضوشورای مرکزی مجمع عالی نخبگان استان مازندران اظهار داشت:مشکل اساسی اقتصاد ایران که کسی به آن نمی پردازد و مادامی که به آن پرداخته نشود 

عملا به اقتصاد تحرک پیدا نمی کند، فضای کسب و کار کشور است 
به گزارش شمال آنلاین یوسفعلی جوانی قادیکلایی درنشست و گفتگو حول محور اقتصاد ایران در مجمع عالی نخبگان شهرستان قائمشهر بیان کرد: در همین دو سال اخیر تعداد زیادی از بنگاههای تولیدی ورشکست و از فعالیت خارج شدند.

رییس مجمع عالی نخبگان شهرستان قائمشهر بیان کرد:هم‌اکنون باید هوشمندانه‌تر عمل کرده و از فرصت‌ها به خوبی استفاده کنیم، این در حالی است که صنایع باید تقویت شوند تا قدرت رقابت داشته باشند و صادرات رونق گیرد، بنابراین برای رونق صنایع باید سودهای بانکی کاهش یابد و کارشناسان موانع پیش روی تولید کشور را به دولت معرفی کرده و از میان بردارند. وی خاطرنشان کرد: انتظار مردم از تغییر فضای اقتصادی، کاهش قیمت ها است و این انتظاری منطقی است

جوانی قادیکلایی در مورد فضای اقتصادی کشور بعد از تحریم ها گفت:بعد از برداشته شدن تحریم‌ها، فضای تهاجمی از سوی غرب به اقتصاد ایران شکل می‌گیرد و همه می‌خواهند به دلیل رکودی که در دنیا وجود دارد، به یک بازار بکر وارد شوند، بنابراین ممکن است که واردات ایران به گونه ای پیش رود که تولید آسیب ببیند.
این استاد دانشگاه در پایان تصریح می‌کند: تولید ایران باید در شرایط پس از تحریم به گونه ای مدیریت شود که قدرت رقابت داشته باشد؛ چراکه با توجه به نیازهای بخش تولید و . شرایط 
قیمت و کیفیت و رقابت، نوعی هجمه به بازار وارد می‌شود که اگر کنترل نشود، تولید آسیب خواهد دید

 http://shomalonline.com : منبع